جهاد علمی

قال امام العلى(ع): العلم سلطان من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه. علم قدرت است هرکس آن را بیابد غلبه پیدا خواهد کرد و هر کس به آن دست نیابد بر او غلبه خواهند کرد. مطالب وبلاگ را در تلگرام دنبال کنید: https://telegram.me/jahadgaraneelm

جهاد علمی

قال امام العلى(ع): العلم سلطان من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه. علم قدرت است هرکس آن را بیابد غلبه پیدا خواهد کرد و هر کس به آن دست نیابد بر او غلبه خواهند کرد. مطالب وبلاگ را در تلگرام دنبال کنید: https://telegram.me/jahadgaraneelm

جهاد علمی

این وبلاگ گروهی سعی میکنه کمکی باشه برای کسانی که مسیر علم و تحصیل را انتخاب کردن و قصد دارن از این طریق دین خود را به انقلاب و شهدا ادا کنن.
...............................................
سالهاست که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لبهای خشک و ترک خورده ی بشر تازیانه می زند. آن زمان که دروازه های بهشت باز بود هر کس با حرفه ای خود را به آن باب می رساند و ما نسل سومی ها هم که دستمان در گیر صفر و یک است بابی را گشودیم تا جرعه ای را تا شهادت بنوشیم. افتخار ما اینست که سرباز ولایت فقیه هستیم هرچند دستمان خالیست اما دل های مان پر است از عشق به ولایت.

زبان فنی(4)

سه شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۳۲ ب.ظ


ادامه مبحث پیشوند و پسوند

پیشوند دیگر conter است. البته گاهی به صورت contraو counter هم ظاهر میشود. این پیشوند ضدیت را میرساند.مثلا counter flow(جریان مخالف-بحث مبدل های حرارتی)، counter clock wise(پاد ساعت گرد)، contradict(مخالفت کردن با... توضیح این که dict ریشه است به معنی گفتن و dictateهم از همین ریشه گرفته شده)، counter revolution(ضد انقلاب).

پیشوند deمعنای خارج از، بیرون از، ضد و حذف کردن را به کلمه می دهد. مثلا defrost(یخ زدایی کردن)، deaerator(هوازدا)، deform(تغییر شکل دادن)، debug(عیب زدایی کردن). به کلمه deaeratorتوجه نمایید. ریشه aer(o)یونانی و به معنای هوا است. با افزودن پسوند ate این کلمه فعل می شود: aerateیعنی هوادار کردن، گاز دار کردن. سپس de ان را منفی می کند: deaerateیعنی گاززدایی کردن و نهایتا or به ان اضافه می شود:.deaerator

پیشوند di(s)دو معنای کاملا متفاوت دارد. هم به معنای دو و هم به معنای ضد. Dipole(دوقطبی)، dioxide و dilemma(دوراهی)در معنای اول و کلمات dielectric(عایق)، disconnect(قطع ارتباط)، disengage(جدا کردن، خلاص کردن) در معنای دوم هستند.

تمرین. معنی کلمات زیر را بیابید.

Disadvantage, counteract, dependent, devoid, decelerate, conter-rotation, degrease, dishonest, discharge, countersunk, counterbalance,

  • علی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی