جهاد علمی

قال امام العلى(ع): العلم سلطان من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه. علم قدرت است هرکس آن را بیابد غلبه پیدا خواهد کرد و هر کس به آن دست نیابد بر او غلبه خواهند کرد. مطالب وبلاگ را در تلگرام دنبال کنید: https://telegram.me/jahadgaraneelm

جهاد علمی

قال امام العلى(ع): العلم سلطان من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه. علم قدرت است هرکس آن را بیابد غلبه پیدا خواهد کرد و هر کس به آن دست نیابد بر او غلبه خواهند کرد. مطالب وبلاگ را در تلگرام دنبال کنید: https://telegram.me/jahadgaraneelm

جهاد علمی

این وبلاگ گروهی سعی میکنه کمکی باشه برای کسانی که مسیر علم و تحصیل را انتخاب کردن و قصد دارن از این طریق دین خود را به انقلاب و شهدا ادا کنن.
...............................................
سالهاست که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لبهای خشک و ترک خورده ی بشر تازیانه می زند. آن زمان که دروازه های بهشت باز بود هر کس با حرفه ای خود را به آن باب می رساند و ما نسل سومی ها هم که دستمان در گیر صفر و یک است بابی را گشودیم تا جرعه ای را تا شهادت بنوشیم. افتخار ما اینست که سرباز ولایت فقیه هستیم هرچند دستمان خالیست اما دل های مان پر است از عشق به ولایت.

۰۶
آذر

دریافت

عنوان: دیگرنباید شبها خوابید
حجم: 21.3 مگابایت

مشکل ما فقط بی‌خدایی است، مشکل ما فاصله‌ای است که با خدا داریم. دوستان به توانایی‌های خودشان نگاه نکنند، به مشکلات و موانع کارهایشان نگاه نکنند، به مأموریت‌های رایج شغلی خودشان نگاه نکنند! به هیچ چیزی نگاه نکنند! فقط کافی است تو خودت را سرباز جبهۀ حق بدانی، و فاصلۀ خودت را با خدا کم کنی؛ به نیت جهاد!

منبع:بیان معنوی 

۰۶
آذر

* اولویت اصلی کار استاد علی‌محمدی کلاس درس بود

روزی با دکتر علی‌محمدی در اتاق کارش مشغول بحث کاری بودیم که ناگهان تلفن همراهش زنگ زد. پس از صحبتش با تلفن کمی ناراحت بود. پرسیدم چه شده؟ با ناراحتی از این شاکی بود که تقاضایی از او شده که در یکی از جلسات دانشگاه که مهم است شرکت کند، اما وقت نداشت چون در همان ساعت کلاس داشت و می‌گفت که اولویت اصلی کار او کلاس درس است و نباید وقت دانشجویان را هدر داد. هر چند جلسه نیز برای امور دانشگاهی بود و به نظرش مهم، اما کلاس را به همه چیز ترجیح می‌داد.(خاطره‌ای از حمیدرضا مشفق رئیس دانشکده فیزیک دانشگاه تهران)

* ذوق‌زدگی دانشجویان نسبت به ارائه درس "کوانتوم " توسط شهید علی‌محمدی

سال اول دانشگاه بودم و زمزمه‌هایی راجع به وجود درسی به اسم "کوانتوم " را شنیده بودم. با توجه به تصوری که از این درس داشتم و جذابیت و در عین حال سخت بودنش با خودم می‌گفتم کاش استادی که قراره این درس رو باهاش بگذرونم از اساتید برجسته دانشکده باشه. گذشت تا ترم 4، همه منتظر بودیم تا درس‌های ترم بعد و اساتید مربوطه اعلام بشن. قبل از اعلام رسمی یکی از بچه‌ها رفته بود پیش استاد و فهمیده بود که دکتر علی‌محمدی قراره ترم بعد "کوانتوم " رو ارائه کنه. خبر پخش شد و ما هم با ذوق‌زدگی خاصی این موضوع رو به همدیگه می‌گفتیم. یادش به خیر، نذرهایی سر همین موضوع به ظاهر ساده کرده بودیم، غافل از اینکه ترم 6 می‌رسه و کلاس کوانتومی که دکتر نیمه‌تمام گذاشت و رفت...

* ترم هفت بودیم و با شهید علی‌محمدی درس آماری داشتیم...

 گذشته از خاطراتی که در سر کلاس همه از دکتر به یاد دارند، می‌خواهم یک خاطره از امتحان پایان ترم درس آماری تعریف کنم: دکتر فصل آمار کوانتومی را درس داده بود و من سر کلاس نبودم. برای امتحان پایان ترم که داشتم مسائل را حل می‌کردم به یک مسئله جالب برخوردم و چون سرکلاس نبودم نتوانستم منظور سئوال را بفهمم. پیش دکتر رفتم و به او سئوال را نشان دادم و بعد گفت الان وقت ندارم فردا بیا. فردا که رفتم دیدم گفت دیگه فرجه حل سئوال تمام شده و من سئوال حل نمی‌کنم و من هم با خودم گفتم حتما این سئوال را نمی‌دهد، بنابراین بی‌خیال حل آن سئوال شدم چون سرمان هم برای کنکور شلوغ بود، درحالی که به نظرم سئوال خوبی آمده بود!

خلاصه فردای آن روز که سرجلسه امتحان نشسته بودم دیدم آخرین سئوال امتحان همان سئوال بود و دکتر سرجلسه به من نگاه کرد و خندید! من هم نگاه کردم و توی دلم خندیدم و نهایتا هم 18 شدم به خاطر همان سئوال. خدا بیامرزد دکتر رو. مرد فعال و با اراده و پشت‌کاری بود که البته ویژگی‌های اخلاقی خاص خودش را داشت و روی هم رفته مرد بزرگی بود که از دستش دادیم و من همیشه در کارهای علمی او را به عنوان یکی از الگوهای ایرانی خود قرار داده‌ام و خیلی وقت‌ها یادش می‌کنم. امیدوارم راهش همچنان ادامه یابد.(خاطره از دانشجو علی معتضدی)

* حساسیت استاد نسبت به دانشجویانش برایم فراموش نشدنی است

سال88 با شهید علیمحمدی درس مکانیک کوانتومی داشتیم. دکتر دانشجویان ورودی 86 دانشکده را از همان ترم 1و2 که با ایشان درس فیزیک پایه 1و2 داشتیم می‌شناخت. یکی از دوستانم که جزو دانشجویان برتر ورودی از نظر معدل بود، به طور منظم در کلاس‌ها حضور پیدا نمی‌کرد تا اینکه یک روز دکتر مرا در صحن دانشکده دید و از من در مورد او و دلیل غیبت‌هایش سئوال کرد و گفت به او بگویم حتما در اسرع وقت پیش دکتر برود چون غیبت‌هایش زیاد شده و باید درس را حذف کند. من که می‌دانستم حذف این درس به معنای پنج ساله شدن اوست از دکتر خواستم این بار را اجازه دهد تا او از این به بعد سرکلاس‌ها حاضر شود. دکتر هم گفت حالا بگو حتما پیش من بیاید تا ببینیم چه می‌شود. پس از آنکه به وی پیام دکتر را رساندم، پیش دکتر رفته بود و به او قول داده بود به طور منظم در کلاس‌ها شرکت کند و دکتر هم پذیرفته بود. حساسیت استاد نسبت به دانشجویانش برایم فراموش نشدنی است.(خاطره از علی‌اکبر چاهه)

* استاد علی‌محمدی معتقد بود دانشجویان باید با حضور در کشور ایران را بسازند

سه‌شنبه بود دقیقا یه هفته قبل از شهادت استاد، چند تا از بچه‌ها رو دیدم که همگی داشتن به یک سمت لابی نگاه می‌کردن و برای من جالب شد که برم پیش بچه‌ها و بپرسم که به چی نگاه می‌کنن. به دکتر و دوتا از بچه‌های خفن(از لحاظ درسی!) دانشکده که الان رفتن آمریکا نگاه می‌کردن! از دور فقط اختلاف قدشون بود که برامون جالب بود ولی واسمون جالب‌تر این بود که بفهمیم دارن در مورد چی صحبت می‌کنن. 
بحث سر خارج رفتن بود یکی از بچه‌ها از دکتر پرسید استاد چرا خارج نرفتین، اون یکی می‌گفت چرا شما تمایل ندارید که به بچه ها recommendation بدید، خب چه اشکالی داره که بچه‌ها برن خارج، وقتی می‌تونن اونجا موفق‌تر باشن و خیلی از این حرفای دیگه.

استاد مثل همیشه بعد از تموم شدن حرفا بهش یه لبخند خیلی معنادار زد. انگار یه عالمه حرف داشت برای گفتن ولی ترجیح داد حرفی نزنه انگار که می‌دونست مخاطبانش تصمیمشون رو گرفتن، شاید هم فکر می‌کرد! ولی چیزی که من همیشه به عنوان شاگرد استاد بهش ایمان دارم اینه که با همه مشکلاتی که همه می‌دونیم در کشورمون وجود داره شهید علی‌محمدی اعتقاد داشت که باید در کشور موند و سخت تلاش کرد و ایران آباد ساخت.

* لفظ همیشگی دکتر: "این کلاس دام آموزشی داره "!

راستش لحظه لحظه کلاس‌های دکتر نه تنها برای من بلکه مطمئنم برای تمامی دانشجویان خاطره‌ای ماندگار است. مهرماه بود، بچه‌ها همگی ته دلشون خیلی خوشحال بودند که قراره درس کوانتوم 1و2 رو با دکتر بگذرونند. غالبا هر وقت دکتر سرکلاسهاش حاضر می‌شد، بچه‌های دانشکده خودمون که حاضر می‌شدن هیچ، گاه بیگاه مهمان‌های خارج از دانشکده‌های دیگه هم که آوازه استاد را شنیده بودند می‌آمدند. 
خلاصه کلاسمون خیلی شلوغ بود. بین صندلی‌های کلاس تا ته کلاس صندلی تک نفره آهنی خیلی داغون هم چیده می‌شد. دکتر مثل همیشه کلاسور زرد رنگش را در می‌آورد و درس هر جلسه را جدا می‌کرد و پای تخته می‌رفت. گاهی از گوشه تخته شروع به نوشتن می‌کرد. می‌نوشت و توضیح می‌داد و جلو می‌رفت. گرم درس گفتن می‌شد تا اینکه چندبار نزدیک بود از روی سکوی تخته سقوط آزاد کند! هر وقت این اتفاق می‌افتاد دکتر می‌خندید و می‌گفت " این کلاس دام آموزشی داره! آدم گرم درس دادن می‌شه، تختش 50 متر از سکوش جلوتره وقتی که داری می‌نویسی یه دفعه زیر پات خالی میشه ".

  • دانشجوی ستاره دار
۲۸
آبان

 برای ائمۀ هدی(ع) بیش از مسائل سیاسی، مسائل تمدنی مطرح بوده/ امام صادق(ع) حکومت را به‌دست نگرفت چون شرایط به‌دست آمدن یک «تمدن پایدار» وجود نداشت

  • بی‌شک مسائل سیاسی برای ائمۀ هدی(ع) خیلی اهمیت داشته است. ما سیاست را عین دیانت می‌دانیم و توجه داریم که بسیاری از فعالیت‌های ائمۀ هدی(ع) جنبۀ سیاسی داشته است. چون اساساً تا قدرت به‌دست نیاید، امکان هدایت موجود نیست. تا قدرت به‌دست نیاید، نمی‌توان در جلوی «تحمیل گمراهی» را گرفت. ولی به‌نظر می‌رسد برای ائمۀ هدی(ع) بیش از مسائل سیاسی، مسائل تمدنی مطرح بوده است. ائمۀ هدی(ع) گاهی اوقات می‌توانستند قدرت را به‌دست بگیرند و در یک مقطعی، عرصۀ سیاسی را محل هدایت‌های الهی قرار دهند-مثل زمان امام صادق(ع) یا موقعیت‌هایی که برای امیرالمؤمنین(ع) پیش آمد- ولی استنکاف می‌ورزیدند. چون برای ایشان این مطرح نبود که بتوانند در یک مقطع سیاسی خاص، قدرت را به‌دست بگیرند و تأثیرات مثبتی بگذارند، بلکه باید یک «شرایط پایدار» برای اجرای حق به‌دست می‌آمد.
  • اگر امام صادق(ع) حکومت را به‌دست نگرفتند، برای این بود که اگر حکومت را به‌دست می‌گرفتند و با همان تعداد از شیعیان می‌توانستند خدمات معنوی و مادی به جامعه ارائه بدهند، باز هم داستان بعد از مدتی تبدیل به غربت و مظلومیت می‌شد؛ زیرا یک تمدن پایدار به‌دست نمی‌آمد. شرایط به‌دست آمدن یک تمدن پایدار، شرایط خاصی است که ما الان در زمان خودمان می‌بینیم که کم کم دارد فراهم می‌شود، اما در زمان امام صادق(ع) فراهم نبود.

۲۷
آبان

من وظیفه ام را خوب میدانم شهید... .

 شهید مدافع حرم. مصطفی صدرزاده.

نمیخواهیم شرمنده خانم بچه هات باشیم!!!  

دریافت
حجم: 19.2 مگابایت

  • دانشجوی ستاره دار
۲۵
آبان
به نام خدای شهدا

گاهی اوقات اینقدر درگیر دنیا و اموراتش می شویم که گاهی هیچ کدام از اعمالمان نیت الهی ندارند ، مثلا درس میخوانیم تا به بقیه پز بدهیم ،اما اگر همین درس خواندن همراه با نیت الهی باشد ،باعث می شود که انگیزه و رغبت درس و تلاش در ما بیشتر شود،گاهی اوقات ابتدای راه را درست گام بر میداریم ،یعنی نیت را تا آن جا که ممکنه ،الهی قرار می دهیم ،ولی در بین راه کار خراب می شود،از آن جایی که انسان فراموش کار است ،هی باید نیت خود از درس خواندن را با خود مرور کند تا راه را کج نرود و در این راه می تواند الگوی خودش را کسانی قرار دهد که نیتشان خالص بود و به بهترین نتیجه که همان شهادت هست رسیدند،یکی از عواملی که باعث انگیزه می شود و می تواند به عنوان یک محرک برای تلاش بیشتر باشد وصیت نامه افرادی است که هم سن و سال ما بودند و ما هم سعی می کنیم که اهداف والایی مثل آن ها داشته باشیم..مثلا این هفته وصیت نامه شهیدی در اختیارتون میگذارم که از نظر سنی هم سن و سال های ما بودند به گفته امامشان عمل کردند و دانشگاه را رها کردند و جبهه ها دانشگاهشان شد و ان شاالله ما نیز به گفته اماممان،عمل خواهیم کرد و دانشگاهها جبهه های خودسازی و پیشرفت ما می شوند

"شهید علی بلورچی" رتبه ی 5 کنکور و دانشجوی  رشته ی الکترونیک دانشگاه  صنعتی شریف و شاگرد  آیت الله حق شناس...
جوانی که وقتی شهید شد 21 سال بیشتر نداشت...
وصیتنامه دانشجوی شهید دانشگاه صنعتی شریف
 
بسمه تعالی
 
" بیایید روزی که در آن روز بر دهان مهر زده شود و تک تک اعضا بدن خود به سخن آیند و اعمالی که انجام داده اند بازگو کنند.
 
باید مراقب اعضا و جوارح بود که خطا نکنند نکیرین می آیند و از تک تک سوال می کنند که ای دست! آیا به مسلمین کمک کرده ای؟
 
ای گوش! آیا به احکام خدا و آیات او گوش داده ای و ای زبان! آیا مسلمین را نصیحت کرده ای!
 
یادگیری علوم اسلامی در اولویت است نسبت به علوم غیره، یعنی باید حداقل به همان میزانی که وقت برای آن علوم می گذاریم، برای علوم اسلامی نیز بگذاریم که رسول خدا صلی الله علیه و آله از ما سوال می کنند که آیا مسولیت خود را در قبال آموزش و یادگیری دین انجام دادید؟
 
اعضا و جوارح، امانات الهی هستند و خداوند از آن ها سوال می کند که با امانت من چه کردید؟ باید بنده بود و اعضا و جوارح را در خدمت او به کار برد، نه اینکه آزاد بمانند. ذکر خدا باید گفت تا قلب متوجه باشد، زیرا قلب مانند چشم بسیار حساس است و باید دائم مراقب بود."

پی نوشت:در وصیت نامه شهید فکر کنیم، و بیندیشیم که چه وظابفی نسبت به این عزیزان داریم و سعی کنیم انگیزه ای شود تا جهادی برای یک زندگی جهادی و همچنین در بعد علمی زحمت بکشیم

  • شاگرد شهدا
۲۲
آبان

 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رؤسای دانشگاه‌ها، مراکز و مؤسسات آموزش عالی، پارک‌های علم و فناوری و مراکز پژوهشی کشور ضمن تبیین مبسوط تاریخ و میراث و تجربه‌ی علمی کشور در دوران قبل و بعد از اسلام و جایگاه و نقش دانشگاه‌ها در تاریخ معاصر به‌ویژه در نهضت اسلامی و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بر لزوم برنامه‌ریزی دانشگاه‌ها و مراکز علمی برای استفاده از میراث و تجارب علمی متراکم، به‌منظور نقش‌آفرینی در ایجاد «تمدن نوین اسلامی» تأکید کردند و گفتند: نیازسنجی علمی برای حال و آینده، جلوگیری از کاهش سرعت پیشرفت علمی، اجرای دقیق نقشه‌ی جامع علمی، توجه به کیفیت در آموزش عالی، پیگیری جدی ارتباط دانشگاه و صنعت، نقش‌آفرینی دانشگاه‌ها در اقتصاد مقاومتی، گسترش فضای فرهنگ ایمانی و اسلامی، عمق‌بخشی بصیرت دینی و سیاسی، و میدان دادن به دانشجویان و اساتید ارزشی، انقلابی و متدین، از لوازم نقش‌آفرینی دانشگاه‌ها در شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی است.

رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار جلسات با دانشگاهیان را یکی از بهترین و شیرین‌ترین جلسات توصیف کردند و با اشاره به جایگاه علم به‌عنوان ابزار پیشرفت و اقتدار، افزودند: دانشگاه مهمترین مرکز تربیت مدیران آینده‌ی کشور است؛ به‌گونه‌ای که عملکرد مناسب و یا غیرمناسب دانشگاه‌ها در این زمینه، آینده‌ی کشور را تحت تأثیر قرار خواهد داد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به سابقه‌ی طولانی پرورش و تربیت بزرگان و نخبگان علمی در ایران، همچون ابن سینا، فارابی، زکریای رازی، خوارزمی، و تعداد زیاد دیگری از نام‌آوران علمی در عرصه‌های مختلف اشاره و خاطرنشان کردند: ایران در طول تاریخ، قلّه‌ی تولید فکر و علم بوده است و این روند تا قبل از دوران قاجار و پهلوی ادامه داشت.

ایشان گفتند: متأسفانه در دوران قاجار و پهلوی، حرکت علمی کشور به‌دلایل خاص متوقف شد و در زمانی که دوران شکوفایی علمی در اروپا بود، ما نتوانستیم از استعدادها و زمینه‌های علمی و اخلاق علمی خود استفاده کنیم؛ بنابراین از حرکت علمی دنیا عقب ماندیم.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به برنامه‌ریزی غربی‌ها برای کشورهای به‌اصطلاح جهان سوم، به‌منظور تربیت مدیرانی بر اساس تفکر و سبک زندگی غربی از طریق دانشگاه‌ها افزودند: آنها در اجرای این طراحی خود در ایران، به‌دلیل هویت ایرانی و همچنین گسترش و تعمیق تفکرات اسلامی و دینی در میان دانشجویان و دانشگاهیان با مشکل مواجه شدند و بعد از نهضت اسلامی در سال ۱۳۴۱ نیز یک حرکت عظیم و رو به رشد دینی در دانشگاه‌ها آغاز شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: پیروزی انقلاب اسلامی که همچون زلزله‌ای برای دنیای غرب و شرق آن روز بود، تأثیر بسیار زیادی در دانشگاه‌ها گذاشت و بسیاری از فداکارترین و صادق‌ترین یاران انقلاب از متن دانشگاه‌ها بودند.

ایشان با اشاره به شرایط دانشگاه‌ها در ۳۷ سال گذشته و فراز و فرودها و حضور سلایق گوناگون داخل نظام و جریان‌های مختلف فکری در دانشگاه‌ها، خاطرنشان کردند: اکنون مهمترین سؤال این است که دانشگاه‌ها با استفاده از این میراث تاریخی و علمی و تجربه‌ی گران‌قدر انقلاب اسلامی، چگونه می‌توانند در شکل‌گیری «تمدن نوین اسلامی» که همان «جامعه‌ی آرمانی اسلام» است، نقش‌آفرینی کنند.

رهبر انقلاب اسلامی، مسئولان آموزش عالی و رؤسای دانشگاه‌ها و مراکز علمی را به تفکر و تعمق در این خصوص فراخواندند و گفتند: باید تمام برنامه‌ها و مسیر حرکت دانشگاه‌ها در جهت نقش‌آفرینی در ایجاد تمدن نوین اسلامی باشد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای لازمه‌ی حرکت در این مسیر را، اطلاع دقیق و میدانی مسئولان وزارت علوم و بهداشت از شرایط واقعی دانشگاه‌ها دانستند و تأکید کردند: نباید فقط به گزارش‌ها بسنده کرد بلکه باید خروجی‌ها را به‌صورت میدانی مورد بررسی قرار داد تا متوجه شد که اهداف مورد نظر تا چه حد محقق شده‌اند.

ایشان وجود نیروهای مستعد را برای حرکت علمی، مهم خواندند و خاطرنشان کردند: مهم‌تر از نیروهای مستعد، جهت‌گیری علمی است، زیرا اگر جهت‌گیری علمی، صحیح و در چارچوب اخلاق و معنویت نباشد، تبعات زیادی را به‌وجود خواهد آورد.

رهبر انقلاب اسلامی، «استعمار» و «بمب اتم» را دو نمونه‌ی تاریخی از نتایج قرار گرفتن علم در مسیر غلط دانستند و افزودند: باید همواره مراقب باشیم تا اخلاق و معنویت در کنار علم قرار گیرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای «نیازسنجی علمی» برای حال و آینده‌ی کشور را بسیار ضروری خواندند و گفتند: در حرکت علمی باید نیازهای فعلی و نیازهای آینده‌ی کشور مد نظر قرار گیرند و در رشته‌هایی سرمایه‌گذاری شود که مورد نیاز کشور است.


ایشان جهت‌دهی به مقالات علمی و پایان‌نامه‌های دکترا در چارچوب نیازهای فعلی و آینده‌ی کشور را موضوعی مهم دانستند و افزودند: دانش هسته‌ای از جمله موضوعات مورد نیاز کشور است که از سال‌ها پیش بر روی آن سرمایه‌گذاری شد زیرا اگر امکان استفاده از نفت نباشد و یا ذخایر نفت به پایان برسد قطعاً نیازمند انرژی جایگزین هستیم.

رهبر انقلاب اسلامی بار دیگر به موضوع تولید اورانیوم بیست درصد به‌دست دانشمندان جوان ایرانی اشاره کردند و گفتند: در مقطعی سوخت رآکتور تهران که برای تولید رادیودارو است، رو به پایان بود و غربی‌ها شروط خفت‌باری برای تحویل این سوخت مطرح کردند اما جوانان با استعداد و مؤمن ما با تلاش شبانه‌روزی، اورانیوم بیست درصد را تولید و نیاز کشور را برطرف کردند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه سخت‌ترین مرحله‌ی غنی‌سازی اورانیوم، تا میزان بیست درصد است و دستیابی به غنی‌سازی بالاتر از آن تا نود و نه درصد به‌راحتی امکان‌پذیر است، گفتند: علت دستپاچگی غربی‌ها در قضیه‌ی هسته‌ای، همین موضوع بود. البته اگر آنها همان موقع سوخت رآکتور تهران را تحویل می‌دادند، ما به‌دنبال غنی‌سازی بیست درصد نمی‌رفتیم.

ایشان در جمع‌بندی این بخش از سخنان خود خاطرنشان کردند: نیازسنجی علمی و سرمایه‌گذاری بر روی دانش مورد نیاز کشور بسیار مهم است و باید همواره مدنظر قرار گیرد.

رهبر انقلاب اسلامی، «سرعت پیشرفت علمی» را برای جبران عقب‌ماندگی‌ها و همچنین استمرار حرکت علمی، بسیار ضروری و اساسی خواندند و گفتند: متأسفانه برخی که خود دانشگاهی هستند، در دانشگاه‌ها به دانشجویان می‌گویند که این پیشرفت‌های علمی دروغ است! اگر نادرست است، پس چرا مرکز تحقیقات رژیم صهیونیستی از پیشرفت علمی ایران ابراز نگرانی می‌کند؟

ایشان با اشاره به عقب‌ماندگی تاریخی علمی کشور، تأکید کردند: اگر سرعت پیشرفت علمی کشور کم شود، فاصله‌ی ما با حرکت علمی دنیا بیشتر خواهد شد؛ بنابراین باید سرعت پیشرفت  خود را حفظ کنیم.

رهبر انقلاب اسلامی، پژوهش محور شدن دانشگاه‌ها، اجرای دقیق نقشه‌ی جامع علمی کشور، توجه به کیفیت آموزش عالی و تعیین شاخص‌های دقیق و منطبق با واقعیات، و ارتباط دانشگاه با صنعت را مورد تأکید قرار دادند و گفتند: یکی از راه‌های ایجاد اشتغال برای دانش‌آموختگان دانشگاه‌ها، برقراری ارتباط میان صنعت و دانشگاه است که لازمه‌ی این موضوع هم، برنامه‌ریزی وزرای مربوطه و ایجاد همکاری جامع میان دانشگاه‌ها و صنعت در بخش‌های دولتی و غیردولتی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به لزوم نقش‌آفرینی دانشگاه‌ها در اقتصاد مقاومتی از طریق شرکت‌های دانش‌بنیان نیز اشاره و درخصوص اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، خاطرنشان کردند: درخصوص اجرای اقتصاد مقاومتی آن چیزی که باید اتفاق بیفتد هنوز اتفاق نیفتاده است و مسئولان دولتی تازه، گزارشی درباره‌ی برنامه‌های درنظرگرفته‌شده برای اجرای اقتصاد مقاومتی به من داده‌اند.

ایشان در ادامه به موضوع مسائل فرهنگی در دانشگاه‌ها نیز اشاره کردند و با انتقاد از برخی اقدامات انجام‌گرفته، گفتند: برخی کار فرهنگی را با کنسرت و اردوهای مختلط اشتباه گرفته‌اند و برای توجیه کار غلط خود می‌گویند، دانشجویان باید شاد باشند!

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: شاد بودن برای هر محیطی خوب است، اما به چه قیمتی؟ به قیمت برگزاری مراسم و اردوهای مختلط؟ مگر غربی‌ها از اختلاط چه بهره‌ای جز جنایات کنونی جنسی برده‌اند که ما به‌دنبال پیروی از همان شیوه‌ها هستیم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه کار فرهنگی ماهیت دیگری دارد، گفتند: مسئولین فرهنگی دانشگاه‌ها بفهمند چه می‌کنند؟ کار فرهنگی صحیح این است که انسان مؤمن، متخلق، انقلابی، معتقد به آرمان‌ها، دوستدار کشور و نظام اسلامی و دارای بصیرت و عمق دینی و سیاسی تربیت شود.

ایشان بصیرت دینی و سیاسی را برای جوانان و جلوگیری از لغزش‌ها بسیار مهم خواندند و خاطرنشان کردند: علت لغزش بسیاری از افراد در فتنه‌ی ۸۸، که انسان‌های بدی هم نبودند، نداشتن بصیرت بود. هنگامی که طرف مقابل می‌گوید «انتخابات بهانه است و اصل نظام نشانه است»، فرد معتقد به نظام چه باید بکند؟ اگر بصیرت نباشد، وظیفه‌ی لحظه‌ی نیاز انجام نخواهد شد.

رهبر انقلاب اسلامی، ایجاد اعتماد به نفس و امید به آینده در میان جوانان را از دیگر کارهای فرهنگی لازم در دانشگاه‌ها برشمردند و گفتند: در کشور نقاط امیدواری بسیار زیاد است که از جمله‌ی آنها ظرفیت‌های فراوان و موقعیت و اقتدار کنونی کشور است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خودکم‌بینی را بزرگترین خطر خواندند و افزودند: خودکم‌بینی و دست‌کم گرفتن توانایی و قدرت ملت و کشور باعث می‌شود، در شرایطی که همه به قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه، اذعان دارند، فردی در داخل بگوید «ما کسی نیستیم و منزوی هستیم!»


ایشان تربیت جوانان معقتد به استقلال فکری، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را از دیگر کارهای فرهنگی لازم در دانشگاه‌ها دانستند و گفتند: خبرهایی که به من از برخی دانشگاه‌ها می‌رسد و امیدوارم که درست نباشند، برخلاف این موارد است به‌گونه‌ای که تشکل‌های مؤمن و انقلابی و خوش‌فکر را تحت فشار قرار می‌دهند.

رهبر انقلاب اسلامی خطاب به مسئولان وزارت علوم و بهداشت و رؤسای دانشگاه‌ها تأکید کردند: باید به جوان‌های انقلابی و مؤمن، خوش‌روحیه، متدین و دارای عزت نفس میدان بدهید به‌گونه‌ای که فضا دست آنها باشد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جمع‌بندی سخنانشان با اشاره به علاقه‌ی دیرین و فراوان خود به دانشگاه و جامعه‌ی دانشگاهی، خاطرنشان کردند: امروز دانشگاه و دانشجو آماج بزرگترین توطئه‌ها است و دشمنان کشور از حضور دانشگاهیان با روحیه‌ی انقلابی و تهاجمی در میدان و برهم زدن خط قرمزهای آنان و بالا بردن پرچم علم و پُررنگ کردن  شعارهای انقلابی وحشت دارند و برای مقابله با این حرکت برنامه‌ریزی و هزینه‌های سنگینی می‌کنند.

ایشان به تغییر روش‌های استعماری در دوره‌ی کنونی اشاره کردند و افزودند: سلطه‌گران اکنون به‌دنبال این هستند که تفکر عناصر فعال، هوشمند و نخبه‌ی یک کشور را به‌نحوی تغییر دهند که این عناصر، اهداف آنان را برآورده کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین با تأکید بر ضروت ترویج ارزش‌ها در محیط‌های دانشگاهی، گفتند: باید به دغدغه‌ی دانشجویان ارزشی و انقلابی و همچنین هزاران نفر از اساتید مؤمن و انقلابی که امروز در دانشگاه‌ها هستند، توجه کرد و از این اساتید قدردانی و قدرشناسی کرد.

  • دانشجوی ستاره دار
۱۸
آبان

خواندن به تنهایی کافی نیست. دانسته ها به سادگی به فراموشی سپرده میشوند. خواندن زمانی مفید است که از تکنیک های مختلف برای به خاطر سپردن و خلاصه نویسی استفاده کنیم.

سالها پیش پای صحبت علامه جعفری بودم. ایشان جمله ای را چند بار تکرار کردند که بعدها دیدم پایه کاملاً علمی نیز دارد:

«انسان، با مثال می آموزد. مغز انسان در درک مجردات ضعیف است»

همیشه پس از خواندن یک متن آموزنده و علمی، تا حد امکان برای خود مصداق و مثال پیدا کنید. اجازه بدهید برای همین حرف، مثالی بزنم!

«عکس العمل فراتر از احساس، یک مکانیزم دفاعی کاهش اضطراب در شرایطی است که نگران درک چارچوب نگرش و قضاوتی خود توسط سایر حاضرین هستیم».

این جمله را فروید در توضیح یکی از مکانیزمهای دفاعی آورده است. بعید میدانم فردا، این جمله در ذهن من و شما بماند. اما میتوانیم به مثال آن فکر کنیم…

آخرین باری که مجبور شدم به خاطر قضاوت دیگران، عکس العملی فراتر از واقعیت نشان دهم چه موقع بود؟ دیروز بود. وقتی در خانه به مهمان ها چای تعارف میکردم و وقتی نوبت پسرعمویم – که از او نفرت دارم – رسید، چای را دو بار تعارف کردم! چون نگران بودم شاید او و دیگران، احساس نفرتی را که من دارم درک کنند.

حالا خیلی بعید خواهد بود که عکس العمل فراتر از احساس را فراموش کنم. طی روزها و هفته های آینده، مثالهای متعدد دیگری نیز به این مجموعه خاطرات افزوده شده و مکانیزم دفاعی عکس العمل فراتر از حد، همیشه در ذهنم باقی خواهد ماند…

کار دیگری که انجام آن میتواند بسیار اثربخش باشد…

تهیه «نقشه محتوا» یا Mindmap است. ایده این نقشه ها جدید نیست اما کسی که نخستین بار این ایده را به صورت فراگیر مطرح کرد تونی بوزان بود. نمونه های Mindmap را حتماً زیاد دیده اید. نرم افزارهایی نظیر Mindmanager و Mindmapper و .. نیز برای اینکار طراحی شده اند. من به شخصه، برای ارائه مطلب در کلاسها از نرم افزار استفاده میکنم، اما برای خودم، هنوز در هنگام مطالعه روی کاغذ؛ نقشه محتوا ترسیم میکنم. احساس من این است که نوشتن، مطلب را بهتر در ذهنم ثبت میکند!

برای شما، نمونه ای از نقشه کوچکی که در هنگام ورق زدن کتاب «یک ذهن کاملاً جدید» دنیل پینک ترسیم کردم اینجا آورده ام.

تکنیک های خلاصه نویسی و نت برداری - مثال از کتاب یک ذهن کاملاً جدید نوشته دنیل پینک

من به شخصه برای یادداشت برداری، از کاغذهای رنگی استفاده میکنم. چون نوشتن روی کاغذ سفید سابقه تلخ بیست سال نشستن پشت میز و نیمکت و نظام آموزشی صلب و غیرمنعطف را تداعی میکند.

البته سبک خلاصه برداری افراد مختلف هم متفاوت است. برخی کلیات را می نویسند. برخی قصه ها و مثالها و … را هم اضافه میکنند تا به خاطر آوردن راحت تر باشد.

تحقیقات نشان میدهد انسانها موضوعی را که بتوانند برای دیگران تعریف کنند، خوب تر به خاطر می سپارند. بنابراین اگر در کتاب یا سایت، مطلبی را دیدید که میتواند به بهتر تعریف کردن ماجرا کمک کند، آن را هم ثبت کنید.

من دیشب کتاب «رهبری رهبران» را میخواندم و یک مطلب هم راجع به آن نوشتم. برای اینکه این داستان قابل تعریف باشد، چند کلمه را در کنار یادداشتهایم ثبت کردم: سوهارتو، کامدسوس، ژانویه ۹۸

حالا مغز من میداند که «داستانی برای تعریف کردن» دارد. این داستان، مدت طولانی تری در ذهنم باقی خواهد ماند.

ضمناً در یادداشت برداری، اگر از کلمات و واژه های خودتان استفاده کنید، اثر آن چند برابر بیشتر از رونویسی از روی کتابهاست…

——————————————

برخی از ما به هر دلیل – تنبلی یا نبودن وقت یا مطالعه در تاکسی و مترو و … – امکان تهیه «نقشه محتوا» نداریم. در این موارد هایلایت کردن به کمک ماژیک میتواند مفید باشد. اما توصیه میشود که همیشه از چند رنگ ماژیک استفاده کنیم (برخی آقایان فکر میکنند این کار دخترانه است، اما واقعیت این است که کارکرد آن بسیار خوب است). هر رنگ ماژیک را به یک نوع محتوا اختصاص دهید. من خودم کتابها را با سه رنگ هایلایت میکنم:

- رنگ اول: مطالبی که به نظر من جان کلام است و نویسنده، ده ها سطر نوشته تا به آن یک یا دو جمله برسد.

- رنگ دوم: مطالب جالب و مثالهایی که الزاماً ربطی به موضوع ندارد، اما جالب است و میتوانم در حرفهایم برای دیگران استفاده کنم.

- رنگ سوم: کلمات کلیدی که برای نخستین بار در نوشته مطرح میشوند.

البته این سلیقه شخصی من است و ممکن است شما از شیوه دیگری استفاده کنید.


نویسنده:محمدرضا شعبانعلی

  • شاگرد شهدا
۱۷
آبان

نامه ای از سوی 12 هزار نفر از اساتید محترم دانشگاه خطاب به مسئولین سه قوا منتشر شد که تایید کننده توقف پیشرفت علمی کشورمان بود!!! واقعا خیلی جای تاسف دارد. شما میتونین خیلی راحت داخل دانشگاه ها کمبود شور و علاقه برای تلاش را هم در اساتید و هم دانشجویان ببینین!!! واقعا چرا به این سمت حرکت می کنیم؟!!! از مخاطبین این نامه مشخص است که مسئولین ما خیلی در این بابت مقصر هستند و به نظر من هیچ شکی در آن نیست. ای کاش بیدار می شدند و برای کشور امام زمان از دل و جان کار می کردند. ولی تک تک ما هم مقصر هستیم و کم کاری هایی کردیم! چه مقدار برای خود مسولیت قائل هستیم؟ چه مقدار مطمئنیم که می توانیم موثر باشیم. آیا اعتقادات مذهبی ما اینجور تفسیر می شوند که این گونه بیخیال باشیم؟ آیا انسانیت ما اینگونه می خواهد؟ آیا حس وطن پرستی ما اجازه این را می دهد. خوبه متن را بخوانیم و هر کس به اندازه خودش دنبال جبران باشه. ان شاالله اساتیدی هم که این متن رو آماده کردن و امضا کردند، خود نسبت به مسئولیت و وظیفه خود کم کاری نمی کنن که با یاری خداوند کشوری که امید داریم پرچم رو به دست آقای مظلوممان برساند، مخصوصا در زمینه علمی و دیگر حوزه ها ضعیف نباشد.


بسم‌الله الرحمن الرحیم


محضر مبارک روسای محترم قوای سه گانه جمهوری اسلامی ایران:حضرت حجت‌الاسلام‌والمسلمین جناب آقای دکتر روحانی، رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران؛ جناب آقای دکتر علی لاریجانی، رئیس محترم مجلس شورای اسلامی ایران؛ حضرت آیت‌الله جناب آقای حاج صادق آملی لاریجانی، رئیس محترم قوه قضاییه


السلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته


گشایش افق‌های نوین در عرصه‌های مختلف علمی،سیاسی، دفاعی و امنیتی و تا حدودی اقتصادی به خصوص در دهه اخیرکه به پشتوانه توانمندی‌های تخصصی و علمی نهادهای گوناگون نظام و از جمله جامعه دانشگاهی و با رهبری مقتدرانه و سیاست‌گذاری‌های هوشمندانه خلف صالح امام، ولی امر مسلمین، صورت گرفته، باعث شده است که کشور عزیزمان در حوزه‌های گوناگون موفقیت‌های منحصربه‌فردی خلق و جایگاه مناسبی در منطقه و جهان بدست آورد و جهان اذعان دارد که جمهوری اسلامی ایران به قدرتی جدید و نوظهور تبدیل گردیده است.


اینجانبان اعضای هیأت علمی و مدرسان دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش علمی کشور در آستانه آغاز سال تحصیلی 95-94 ضمن سلام و درود به روح بلند بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی«قدس الله نفسه الزکیه» و ارواح طیبه شهدای انقلاب و مقاومت اسلامی و به خصوص شهدای جهاد علمی، بر خود لازم می‌دانیم ضمن ادای احترام به همه مسئولین و زحمت کشان صدیق جمهوری اسلامی به خصوص سران محترم سه قوه، توجه همگان به‌ویژه روسای محترم قوا را به نکات زیر جلب کنیم:


1. استدعا داریم برای بررسی دلائل و ارائه راهکار لازم برای حل مشکل توقف پیشرفت علمی کشور کمیته ای مرکب از تعدادی نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، شورایعالی انقلاب فرهنگی، وزارتین علوم و بهداشت و چند تن از اساتید محترم دانشگاه ها تشکیل گردد.


2. باور داریم با اجرای سیاست اقتصاد مقاومتی همچنان که تاکنون ایران اسلامی به رغم همه فشارها در حوزه‌های دفاعی و نظامی، سیاسی و علم و فناوری پیشرفت‌ خیره کننده‌ای داشته است در حوزه اقتصاد نیز خواهد درخشید و از اینرو از دولت محترم جمهوری اسلامی تقاضا داریم که تمام توان خود را برای عملیاتی و اجرایی کردن آن بکار گیرد.


3. ضمن پشتیبانی همه جانبه از دستگاه محترم قضاء در امر مبارزه با فساد به خصوص اقدامات اخیر آنها، از همه مسئولین محترم استدعا داریم که با حمایت از اقدامات قانونی قوه قضائیه نشان دهند که همگان در مقابل قانون مساوی هستند که در این صورت علاوه بر پاداش الهی، شأن و قرب آنها در نزد افکار عمومی نیز ارتقا خواهد یافت.


4. ضمن تشکر و قدردانی از زحمات دولت و اعضای محترم تیم مذاکره کننده هسته‌ای استدعا داریم که مجلس محترم شورای اسلامی با اهتمام و دقت کافی به تطبیق برجام با خطوط قرمز نظام بنگرد و به ویژه نسبت به لغو تحریم‌ها، حفظ استقلال و امنیت کشور و موضوع مهم تحقیق و توسعه حساسیت لازم مبذول دارد.


5. به نظر می‌رسد دولت آمریکا در بحث مذاکرات هسته‌ای همزمان سه هدف محدودسازی قدرت جمهوری اسلامی ایران، ایجاد دو دستگی و همچنین غفلت جمهوری اسلامی از مسائل منطقه را از طریق نفوذ در کشور پی گیری می کند فلذا از همه مسئولین محترم استدعا داریم که در تبعیت از دستور ولی امر مسلمین اجازه ندهند که دگربار پای دولت مردان جنایتکار آمریکایی به ایران اسلامی باز گردد.


6. استدعا داریم و شایسته است که دولت محترم با هوشیاری و بصیرت لازم نسبت به حفظ و توسعه عمق استراتژیک نظام در منطقه مهم غرب آسیا و همچنین مناطق مهم دیگری چون آمریکای لاتین، توصیه‌های مقام معظم رهبری را عملیاتی نماید و اجازه ندهد که سیاست‌های راهبردی نظام دچار خدشه و تزلزل گردد.


7. از مجلس محترم شورای اسلامی انتظار و استدعا داریم که نسبت به اجرای سیاست‌های کلان نظام که از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ می‌گردد حساسیت لازم را داشته و به موقع پرسشگری لازم را انجام دهد تا از اتلاف منابع جلوگیری و راه دست یابی به قله های پیشرفت ملت عزیز ایران فراهم تر گردد.


8. از همه مسئولین محترم خاضعانه استدعا داریم که در سال همدلی و همزبانی بیش از گذشته سیره امام راحل عظیم الشان و خلف صالح او در احترام و اطاعت از قانون را مشی خود قرار داده و با سخنان و مواضع صحیح خود دشمن را در ایجاد تفرقه و دودلی مأیوس و بر وحدت اسلامی حول محور ولایت‌فقیه تأکید نمایند. با آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون همه خدمتکاران صدیق نظام اسلامی به ویژه رهبر معظم انقلاب اسلامی.


والسلام علیکم و الرحمه الله و برکاته

  • دانشجوی ستاره دار
۱۵
آبان

 

1-     بازنگری هدف و انگیزه تحصیل

اقدام به هر کاری نیازمند داشتن هدف و انگیزة کافی است که با توجه به نیازها و علاقمندی های افراد در ذهن ترسیم و برای رسیدن به آن فعالیت آغاز می شود.اهمیت هدف و میزان انگیزه در ارادة فرد، مؤثر بوده و شور و نشاط هر کس متناسب با آن تنظیم می گردد.

آنگاه که هدفی مقدس و مهم در نظر است و ضرورت رسیدن به آن و بهره مندی از مزایایش فرد را بر می انگیزد تا به سوی آن حرکت کند نشاط لازم به وجود آمده و مشکلات عدیده نیز ایجاد خستگی و بی نشاطی نخواهد کرد.

دانشجویی که آگاهانه دانشگاه را برگزیده و با انگیزة رسیدن به درجات عالی علمی و مراحل رشد اخلاقی تحصیل را آغاز می کند و طبیعتاً می داند که رسیدن به چنین مقصودی مستلزم صرف وقت فراوان در طول سالهای متمادی و بذل جهد و تلاش شبانه روزی و نیازمند پشت سرگذاردن موانع مادی و معنوی فراوان می باشد و توجه دارد که این راه، راهی نیست که با کاهلی و تن پروری و رفاه طی شود و خلاصه برای کسی که می داند برای رسیدن به هدف باید یک عمر تلاش کرد داشتن نشاط امری طبیعی به نظر می رسد.

برای کسانی که احساس می کنند نشاط و جدیت خویش را از دست داده و رغبت چندانی به کار و تلاش ندارند نیز تجدید نظر در هدف و انگیزه، امری ضروری است تا اگر هدف نامشخص است مشخص شود، اگر زاویه ای از آن گنگ و مبهم است روشن شود و یا اگر هدف مشخص شده در دانشگاه محقق نمی شود فکر جدید شود و ....

2-      برنامه ریزی متنوع و متناسب

برنامه ریزی آموزشی با حفظ اصول علمی یکی از مهمترین ارکان نظامهای آموزشی است که بدون آن رسیدن به نتایج مطلوب نا ممکن بوده و پیدایش هرج و مرج و سر درگمی محصلان بدیهی به نظر می رسد. یک برنامه ریزی آموزشی تأثیر گذار شرائط متعددی دارد که داشتن تنوع از مهمترین آنها است، اصولاً طبع بشر با یکدستی که نوعی سکون به حساب می اید سازگار نبوده و متنوع بودن کارها برایش خوشایند و در ایجاد رغبت و نشاط مؤثر می باشد.

متناسب بودن برنامه با توجه به شرائط عمومی افراد و نیز ویژگی های هر فرد نیز از مختصات یک برنامه ریزی کامل به شمار می اید.برای آنکه دانشجویان، نشاط لازم را در امر تحصیل پیدا نمایند شایسته است با رعایت تناسب تلاش کنند. اموری از قبیل اختلاف موضوع و مباحث دروس، ورزش، تفریح، مکانهای جدید، روشهای نو، اساتید متعدد، امور ادبی و هنری ، حفظ ایات و اشعار، تحقیقات گروهی و فردی ، و ... را در برنامه ریزی های خود لحاظ کرده و از این طریق همیشه با طراوت و شاداب و همراه با نشاط لازم در جلسات درس حاضر شده و تکالیف تحصیلی خود را به انجام رسانند.

3-      ارزیابی برنامه هفتگی و حرکت به سوی گزینش بهتر

برنامه ریزی برای امور تحصیلی ابعادی دارد. در بعد زمان بندی توجه به برنامه ریزی های کوتاه مدت هفتگی در کنار برنامة اصلی بلند مدت کمک شایانی به موفقیت دانشجویان خواهد کرد.

گذشته از لزوم عمل بر طبق برنامه که جزو ضروری ترین موارد به شمار می رود ارزیابی از برنامه ها و نحوة عمل به آنها نیز در کسب موفقیت تأثیر فراوان دارد. وقتی برنامه ریزی انجام شد و طبق آن عمل صورت گرفت پس از یک هفته باید ارزیابی جامعی از آن به عمل اید و در ضمن ارزیابی ، نقاط قوت و ضعف، میزان پای بندی به برنامه ها، علل عدم اجراء آن، مشکلات و ... در نظر گرفته شود. نتیجة چنین ارزیابی جامعی آن است که برای روزهای اینده و در برنامه ریزی برای هفته های بعد نقاط ضعف، اصلاح و نسبت به ویژگی های مثبت برنامه اهتمام ورزیده خواهد شد.

اگر برای کاری زمانی در نظر گرفته نشده زمان مناسبی به آن اختصاص خواهد یافت اگر برنامه چنان فشرده بوده که با توان جسمی سازگار نیست از فشردگی آن کم خواهد شد اگر نیاز جدیدی پیش آمده در برنامه گنجانیده می شود اگر شرائط ما یا برنامه های مدرسه و یا دروس، تغییراتی داشته در برنامه لحاظ خواهد شد و اگر در طی اجرای برنامه ها تجربه یا آگاهی جدیدی به دست آورده ایم آن را در برنامه های بعدی به کار خواهیم بست و ....

خلاصه آنکه ارزیابی دائمی از برنامه ها و حل مشکلات و گزینش بهتر در ایجاد و حفظ نشاط دارای تأثیرات شگرفی می باشد.

4-      مطالعه حالات یا ارتباط با افراد موفق

ارتباط و مراوده با افراد موفق که به طور عادی با تلاش زیاد به درس و بحث پرداخته و کمتر مانعی است که بتواند آنان را به خود مشغول و از کار علمی غافل کند تأثیر به سزائی در روحیه دیگران داشته به آنان نشاط و روحیه کار می بخشد.وقتی میبینیم کسی علی رغم بیماری ، فقر، مشکلات خانوادگی ، در خانة مستأجری با تمام مشکلاتش و در جای خیلی کوچک تمام همّ خویش را صرف تحصیل، تحقیق، مطالعه و احیاناً تدریس و تألیف کرده و ناملایمات هیچ یک توان منصرف کردن او را ندارند خود به خود به این فکر می افتیم که ما که بسیاری از این مشکلات را نداریم و امکاناتمان نیز از او بیشتر است چرا تلاش نکنیم؟

همکاری در کارهای علمی با افرادی که به درجاتی از علم و فضل نائل شده اند ما را از تجربیات آنان بهره مند ساخته، شیوه های صحیح کار را به ما می آموزد.آنگاه که توجه می کنیم اگر روند فعالیت نه چندان مناسب ما ادامه پیدا کند از امتیاز داشتن هم درس و هم بحثی مجد و کوشا محروم خواهیم شد یقیناً همت بیشتری در حفظ او از راه بالا بردن سطح فعالیت خود خواهیم کرد و اینها همه از ثمرات ارتباط، مطالعه، مباحثه و کار مشترک علمی با افرادی است که در حد خود موفقیت هایی به دست آورده و از ثمرات آن بهره مند شده اند که بهره مندی آنان از این امتیازها خود مشوق دیگری برای ما است.

بدیهی است اگر کسی نشاط لازم را در کار علمی نداشته باشد و از طرفی هم با کسانی قرین و محشور شود که آنان نیز میل و رغبتی به درس ندارند و بازی ها و سرگرمی ها و وقت گذرانی ها برایشان جالبتر است مانعی زائد بر موانع قبلی بر سر راه ایجاد و همان مقدار نشاط موجود نیز در معرض خطر قرار خواهد گرفت.

5-      اختصاص وقت ویژه برای امور غیر تحصیلی

هر فرد در فرایند زندگی ، وظایف، مسئولیت ها و درگیری هایی دارد که ناچار باید به همة این موارد بپردازد.نداشتن برنامه ریزی و عدم تقسیم اوقات موجب سر در گمی و خستگی گردیده و انجام کارها در دل یکدیگر گرچه به ظاهر موجب بهره وری بیشتر از اوقات است اما پس از مدتی آثار زیانبار خود را نشان خواهد داد که از دست رفتن نشاط از پیامدهای آن می باشد.برای نجات از چنین وضعیتی و در امان ماندن از خطرات آن شایسته است دانشجویان ایام درسی را صرفاً به امور تحصیلی اختصاص داده و از ایام تعطیلی یا روزهای پایان هفته و یا ایامی که به هیچ وجه امکان درس و بحث نیست برای رسیدگی به کارهای دیگر بهره بگیرند.

برنامه ریزی مناسب و اجرای آن ضمن داشتن تقسیم بندی در مورد اوقات و فرصت ها وانجام هر کار در زمان خود برای همگان تجربه ای ارزشمند و خوشایند می باشد که در اثر آن خستگی و فرسودگی جسمی و روحی به سراغ افراد نیامده و اوقات و ایام، برکت خود را خواهند داشت و نشاط تحصیلی نیز از پیامدهای چنین نظم و زمان بندی مناسبی می باشد.

6-      رابطه افت و خیزها و یأس و غرور

با توجه به ایات کریم قرآن، انسان موجودی است که گاه با یک نعمت و موفقیت عنان نفس سرکش را از دست داده به وادی غرور گام نهاده و زمینة نابودی خویش را فراهم می سازد و گاه با یک شکست و ناکامی آن چنان مایوس می شود که ادامه حیات برایش مشکل شده و آرزوی مرگ می کند.

اما باید توجه داشت که زندگی دنیوی مشحونی از تلخی ها و شیرینی ها، پیروزی ها و شکست ها، سختی ها و آسانی هاست و کامیابی و ناکامی جزو طبیعت زندگی دنیاست و چاره و گریزی از آن نیست.مسیر جریان فعالیت علمی و تحصیلی افراد نیز از این قاعده مستثنی نیست. دانش آموز در مدرسه، دانشجو در دانشگاه، طلبه در حوزه، نویسنده در سمت نویسندگی ، گوینده در جایگاه خطابه و سخن و ... همه و همه به فراخور احوال خویش با موفقیت ها و نامرادی ها مواجه می گردند. نمرة عالی در یک امتحان و تجدیدی در امتحان درس دیگر، مسأله ای دور از انتظار نیست.به هر حال این افت و خیزها طبیعی است. نه مغرور شدن به موفقیت ها شایسته است و نه یأس در مقابل شکست ها. مطلوب آن است که در کامیابی ها نعمت را از خدا دانسته و شکرش را به جا آورده و حقش را ادا کنیم و شکست ها را نیز به عنوان تجربه برای رسیدن به پیروزی های بعدی به کار گیریم.

7-      تبادل نظر در مسائل تغذیه ای

رابطة بین بهداشت تغذیه و فعالیت فکری امری انکار ناپذیر است. کسی که می خواهد قوة دماغی قوی داشته و حافظه اش پویا و بالنده و قدرت فراگیری اش زیاد باشد حتماً باید برنامة غذایی مناسبی داشته و از لحاظ کمیت و کیفیت و نوع غذاها و زمان بندی تغذیه و کارهایی که پیش و بعد از غذا خوردن لازم است انجام دهد و خلاصه در امر بهداشت تغذیه مراقبت های خاصی داشته باشد.مطالعة کافی یا تبادل نظر در مورد مسائل تغذیه ای برای اهل علم و دانشجویان امری اجتناب ناپذیر و ضروری است..

صرف غذا در حال ایستاده، آب خوردن در بین غذا، بازگذاردن دهان در وقت جویدن غذا، خوردن غذاهای سرد و گرم پشت سرهم، خوردن غذا در حال اضطراب و ترس، خوردن غذا بدون اشتها و ... اموری است مغایر با بهداشت تغذیه که آسیب های فکری و جسمی فراوانی به دنبال خواهد داشت.

موفق باشید

  • سرباز گمنام
۱۳
آبان

به گزارش بسیج پرس؛ این روزها در حالی تحولات در عرصه میدانی سوریه به نفع ارتش و دولت این کشور رقم می خورد، که با افزایش حضور مستشاران ایرانی شهرهای مختلف کشورمان شاهد تشییع شهدای مدافع حرمی است که برای حراست از حریم اهل بیت(ع) و حفاظت از امنیت ملی و جلوگیری از کشیده شدن ناامنی به داخل ایران، عازم سرزمین شام شده اند.

در همین حال هفته گذشته سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در جمع تعدادی از مدافعان حرم با اشاره به اهمیت حضور این نیروها در سوریه و عراق، خاطراتی نیز از شهید مصطفی صدرزاده که روز تاسوعا در سوریه به شهادت رسید، بیان می کند.

متن کامل این سخنرانی به شرح زیر است:

هرکسی در این جمع حضور پیدا کند برای او یک افتخار است و دلیلش هم این است که شما یک ویژگی های برجسته ای دارید و آن اینکه اولا برای خدا هجرت کرده‌اید. نفس مهاجر فی‌سبیل‌الله یک کار ارزشمند است که انسانی اگر در این مسیر حتی در راه هم بمیرد، شهید است. هر کسی برای خدا مهاجرتی انجام بدهد، از آنجایی که این مهاجرت برای خداست ولو اینکه در میدان جنگ هم شهید نشود، شهید است.

نکته دوم اینکه شما مجاهد هستید و برای جهاد آمده اید. این یک اجر بالایی دارد و کسی نمی‌تواند آن را قیمت‌گذاری کند و اجر ویژه‌ای دارد. خداوند فرموده است: که جهاد یک دریچه خاص برای اولیای خدا است. متعدد در احادیث و روایات هم این مضامین را داریم. آنقدر فضیلت و نتیجه مهمی دارد که امیرالمومنین (ع) در جنگ احد وقتی از جنگ با آن همه زخمی که برداشت برگشت، گریه کرد. با آنکه ایشان معصوم بود اما آن چیزی که باعث خشنودی امیرالمومنین (ع) شد، مژده شهادت بود که پیامبر به ایشان دادند. لذا آخرین جمله امیرالمومنین(ع) پس از ضربه ای که بر فرق شان وارد شد «فزت و رب الکعبه»؛ یعنی به خدای کعبه رستگار شدم بود. خب این راه و  صحنه‌ای است که شما در آن قدم گذاشته‌اید. هدف برای شما معلوم است. خیلی مهم است که انسان وقتی می‌خواهد کاری انجام دهد و در آن کار زیباترین حاصل دنیای خود را می‌خواهد بگذارد، باید ارزش داشته باشد.

اگر ارزش نداشته باشد امکان ندارد بالاترین داشته خود را بگذارد. انسان برای چیزی که بالاتر است، بالاترین را می‌گذارد. بنابراین از آنجایی که موضوع خیلی مهم باید باشد، شما قبول کرده‌اید که به اینجا بیایید و جانبازی کنید. شما با سر، دست، پا و همه وجودتان جانبازی می‌کنید. چطور وقتی برخی از برادران شما مجروح شده‌اند، هنوز ترک نمی‌کنند و عشق دارند که بیایند.

زمان جنگ حسین بادپا هم‌رزم من بود و خیلی دوستش داشتم. الان هم وی مفقود الاثر است. وی همشهری من بود، برای اینکه بیاید اینجا خانمش را واسطه کرد و این خیلی مهم است که زن انسان به جهت واسطه شدن برای مجاهدت شوهرش بیاید و التماس کند و بگوید که تو قبول کن که شوهر من به جبهه بیاید و شهید شود. این خیلی حرف مهمی است. نشان می دهد که هدف خیلی با ارزش است. حسین بادپا بار اول زنش واسطه شد. بار دوم آمد. من خیلی دوستش داشتم. برای بار چهارم نمی گذاشتم بیاید مجددا خانمش را واسطه کرد و گفت تو پیش فلانی آبرو داری و برو واسطه شو تا بگذارد من بروم. در ایام فاطمیه سال قبل که بعد به اینجا آمد و شهید شد.

من آن زمان در دیرالعدس دیدم یک صدای خیلی برجسته ای می آید، سید ابراهیم صدرزاده خیلی صدای مردانه‌ای داشت مثل داش مشتی های تهرانی، من او را نمی شناختم وقتی از پشت بی سیم حرف می زد گفتم او کیست که از تهران آمده و در تیپ فاطمیون جای گرفته است. حسین گفت: سید ابراهیم!

http://basijpress.ir/images/upfiles/20151102/1890637.jpg

وقتی از دیرالعدس برمی‌گشتیم، از حسین سئوال کردم این سید ابراهیم کیست که با این صدای بلند و مردونه صحبت می کرد؟! سید را نشان داد گفت: این!

یک جوان رشید باریک که خیلی تودل‌برو بود و آدم لذت می‌برد که نگاهش کند، من واقعا عاشقش بودم. پرسیدم چطور به اینجا آمده است. این جوان چون ما راه نمی‌دادیم بیاید، رفت مشهد و در قالب فاطمیون و به اسم افغانی ثبت‌نام کرده و به اینجا آمده بود؛ زرنگ به این می‌گویند. زرنگ به من و امثال من نمی‌گویند. زرنگ فردی نیست که به دنبال مال جمع کردن و گول زدن مردم است. زرنگ و با ذکاوت شخصی است که فرصت‌ها را به این شکل بدست می‌آورد. زرنگ یعنی کسی که فرصت ها را به نحو احسنت استفاده می کند. چرا وی این کار را کرد، چون خیلی قیمت دارد. خدا کسی را که در راهش جهاد می‌کند، دوست دارد. فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا

اگر کسی را خدا دوست داشته باشد، محبت، عشق و عاطفه‌اش را در دل‌ها آکنده می‌کند. امثال سید ابراهیم در خیابان‌های تهران بسیارند، اما آن چیزی که سید ابراهیم را بسیار عزیز کرد، این مساله بود. انسان می‌میرد، چه بخواهد چه نخواهد شاه باشد می‌میرد، امپراتور باشد، می‌میرد. عالم باشد، می‌میرد. یک مرگ اجباری است و ۹۹ درصد از مردم به این شکل می‌میرند و تنها یک درصد توفیق این را دارند که مرگ اختیاری را انتخاب کنند.

مرگ اجباری نیتجه اش چیست. انسان به نقطه‌ای می‌رسد که نمی‌تواند یک مگس را از خود دور کند. حالت احتضار را دیده اید. امام سجاد (ع) می‌فرماید: «خدایا به من رحم کن از آن وقتی که همه این اداها (بی‌حرکتی پس از مرگ) از من ساقط شود»، با مرگ همه عمل‌ها از ما ساقط و قطع می‌شود.

شما آمده‌اید در راهی قرار گرفته‌اید و راه اختیاری ای را برای خدا و دفاع از حریم ها انتخاب کرده‌اید. دفاع فقط از حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) نیست؛ دفاع از حریم گسترده ای است، دفاع از حریم اسلام است و دفاع از حریم اهل‌بیت و انسانیت است. یقین بدانید شما برای این انتخاب شده‌اید. چه این را حفظ کنید چه نکنید.

اما برادران «جاهدوا فی الله حق جهاده» در راه خدا جهاد می‌کنید، حقش را می‌گیرید. حقش صفات مجاهدان را داشتن است. صفات مجاهد را امیرالمومنین (ع) در دوره غربت خود در کوفه و عراق ذکر می‌کرد، این صفات خیلی مهم است و شما با خیلی از آنها شباهت دارید، ایشان می‌فرمود: «کجایند کسانی که دعوت به اسلام می‌شدند، سریعاً قبول کرده و حرکت می‌کردند، قرآن را می خواندند و در پی حاکم کردن قرآن بودند، مثل یک شتری که به سمت بچه خود می رود به سمت جهاد حرکت می کردند، می رفتند درد همه جاهایی که اسلام نیاز می کرد و طلب می کرد». امیرالمومنین(ع) در سخنان خود خیلی از «شتر» استفاده می‌کردند و این حیوان در بین حیوانات نسبت به فرزند پرعاطفه‌ترین است.

امام علی فرمودند: « نه زنده بودن‌ها خوشحالشان می‌کند و نه از دست دادن‌ها»، چون برای خدا آمده‌اید و هر چه او خواست درست است.

ما در عملیات بدر در زمان جنگ موفق نشدیم. خیلی ناراحت بودیم و شهید هم خیلی داده بودیم. روز بعد عملیات همه‌ ما در جزیره مجنون جمع شدیم. همه ناراحت بودند و آن روز امام (ره) پیامی داده بود که این پیام خیلی عجیب بود. این پیام منتشر نشد اما بخشی از آن در ذهن من باقی ماند. این برای شما خیلی مهم است. ما نباید به پیروزی ها و شکست ها نگاه کنیم. امام (ره) فرموده بودند که «به من گزارشی دادند و ما نباید به پیروزی‌ها و شکست‌ها نگاه کنیم، بلکه باید به تکلیف‌مان نگاه کنیم».

مقام معظم رهبری یک جمله مهمی دارد و آن این است« که کلمه اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم به این معناست که اگر فهم شما در یاری کردن دین خدا یک درصد است، باید شما ۱۰۰ درصد عمل کنید. اگر شما آن یک درصد را ۱۰۰ درصد عمل کردید، خدا هم ۹۹ درصد را به شما پیروزی خواهد داد. اگر شما به آن یک درصد سهم خود عمل نکردید، چه توقعی دارید که خدا حمایت کند» شما حرکت کن و خدا برکت می دهد. شما باید به آن چیزی که بر دوشت است در مورد جهاد عمل کنی و همه راه‌ها را بروی و در حد توان خود، ظرفیت‌ها را ایجاد کنی و بقیه را به عهده خدا بگذاری. جاهدوا فی الله حق جهاده یک معنایش این است که تو حقت را در موضوع جهاد حتما عمل کنی، حتما همه راه ها را بروی و بقیه را بر عهده خدا بگذاری.

به همین دلیل امیرالمومنین (ع) فرمود: «مجاهد حقیقی کسی است که نه از زنده بودن خود خیلی خوشحال است و نه برای از دست دادن دوستانش ناراحت است». چون برای خداست. صفات اخلاقی مجاهد خیلی مهم است. مجاهد یک ظواهری در ابعاد مختلف دارد. پایه اول این صفات نماز است. برادر عزیز شما نباید نافله شب را ترک کنید و این یک صفایی دارد. در جهادی که می کنید ظلم نکنید نه باید مظلوم باشید که پا بر ما بمالند و نه ظالم باشید. لذا وقتی برای جهاد حرکت می‌کنید باید خیلی دقت کنید.

مجاهد متشرع‌ترین شخص است و در اخلاق و رفتار و ظاهر و باطن تشرع دارد. این مساله بسیار اساسی و مهم است. شما و ما باید خودمان را وقف اسلام کنیم و بگوییم خدایا در این عمری که به ما دادی، آن را وقف تو می‌کنم. حضرت مریم (س) عمر خود را وقف کرد و خدا این عظمت را به او داد. حضرت امیرالمومنین(ع) فرمودند: «تن خود را به خدا عاریه بدهید». بگو مال خداست، آنرا قرض بده نه اینکه تدبیر نکنید، تدبیر کنید اما این نباید فکر غلط را به تو تلقین کند.

انشاءالله خداوند با حرکات شما، با دست شما، با اراده شما نصرت خود را برای مسلمین و مستضعفین محرومی که در مناطق مختلف محاصره هستند، انتظار دارند ما و شما برای نجات شان عمل بکنیم، به ارمغان بیاورد و همه ما این افتخار را داشته باشیم که در نجات آنها، نام ما در پیشگاه خداوند ثبت شود. انشالله خداوند سلامتتان بدارد. الحمدلله فرماندهان با تدبیر و خیلی خوبی دارید. من می بینم در میدان کار می کنند و مثل پدر برای شما هستند. عزیزان روحانی و دیگرانی که هستند همه با هم محبت رفتار کنید. هم شما وظایف فرزندی را خوب انجام دهید و هم آنها وظایف پدری را. فکر کنید چطور در مقابل دشمن با حکمت و دقت و تدبیر عمل کنید.

امیدوارم همیشه شما را همینطور خندان ببینم. صحنه جنگ همیشه این‌گونه نیست بعضی‌ها شجاع‌ترند و بعضی‌ها خائف‌تر و باید همدیگر را کمک کنند. انشاءالله خدا شما را موفق کند.