معرفت عباس(ع)
امام زمان(عج)در نامه ای خطاب به شیخ مفید (ره) میفرمایند:
ما ازاخبار واحوال شما آگاهیم وهیچ چیز از اوضاع شما برما پوشیده ومخفی نمی ماند .
ایشان در ادامه ی همین نامه میفرمایند:
مادررسیدگی وسرپرستی شما کوتاهی وسستی نمی کنیم ویاد شماراازخاطر نمی بریم که اگر جزاین بود،دشواری ها ومصیبت ها برشما فرود می آمد ودشمنان ،شماراریشه کن میکردند.
..
اماآقاجان بگذارید بگویم که ما دررسیدگی به اوامر شما کوتاهی میکنیم
ونبودنتان عادتمان شده ...آمدید که چه بهتر نیامدیدهم نیامدید
به حرف تمام خواسته ی ما نزدیک کردن ظهور وفراهم کردن شرایط ظهوره ..
اما به واقع آسایش تن وحرف مردم ومقام وجایگاه دلمون رو برده ...بگذارید بگویم که ظهور شما در حد یک آرمان دست نیافتنی باقی مونده وبه واقع اون رونزدیک نمیبینیم ...کل کارمااینه که اول یاآخرمراسم هامون دعای فرج بخونیم...وهمین
حالا میفهمم اون موقعی روکه میفرمایین من از جدم حسین غریب تر هستم ..یعنی چی....
آقاجان اینجا مملکت اسلامی ماست ...جایی که مردمش برای شما انقلاب کردن وبرای شما خون دادن ...اما الان ...
نائبتون هم مثل خودتون غریب هست... تو این روز عید دلم گرفته ...حالم بده از اینکه خودم وامثال خودم ادعای شیعه امیرالمومنین بودن روداریم اما ..
آقاجان نمیدونم چرا انقدردلم سیاهه که نمیفهمم حالت اضطرار شما یعنی چی..
نمیفهمم تواین شرایط ماچطور میتونیم آسایش داشته باشیم..
چه طور حضرت عباس آب نخوردند چون مولاشون تشنه بود اما ما...
یاعلمدار حسین (ع) یاحضرت عباس(ع)...
کمک کنین همونطور که امام زمانتون رو تنها نذاشتین همونطور که حرف امامتون تمام دینتون بود ماهم امام زمانمون رو دریابیم ...شما امام زمانتون رو انصافا خوب درک کردین ....شمارو به امام زمان قسم میدم آقا کمک کنین مولامون بیش از این غربت نکشن وکمک کنین با مرگ جاهلی نریم ..
یا علمدار حسین ....خوش به حالتون که تسلیم مولا بودین ...خوش به حالتون که جایی که امام امر میکردن برای خودتون اختیاری نمی دیدین...خوش به حالتون که از ته دل ومردانه به امر مولا عمل کردین...
میگن امام رضا برای امام حسین مجلس روضه میگرفتن ...روضه خون میخوند ومردم گریه میکردن اما امام حاضرشون رونمی فهمیدند یزید زمانشون رو نمی فهمیدند ...امام رضا مجلس روضه میگرفتن و ...
مولای ما حضرت صاحب العصر(عج)می فرمایند هرجا روضه ی عموم عباس باشه من اونجام ...اما هنوز ما نفهمیدیم مولا،عباس میخواهند ...
یا علمدار حسین ...دستتون که قطع شد گفتین ابدا ازدینم دست نمیکشم...دین شما محافظت از آب بود ...آب اونجا آب نبود...حرف امام بود ..حرف امام نباید روزمین بمونه...
میگن موقعی که شمر امان نامه فرستاد شما بی تاب شدین ...میگفتین شمر درمن چی دیده که به خودش جرات داده بگه به حسین پشت کن...
سختی ..کل سختی ....آنجابود که مشک بزمین افتاد ...حرف امام به زمین افتاد ...جایی که دیگه بازگشتی درکار نبود ...
یا علمدار حسین ما روشبیه خوتون تربیت کنین..
خدایا توفیق عمل به این شعار رونصیبمون کن..کلنا عباسک یا مهدی...
با استفاده ازسخنرانی معرفت عباس(ع) / استادرائفی پور
- ۹۴/۰۷/۰۲