جهاد علمی

قال امام العلى(ع): العلم سلطان من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه. علم قدرت است هرکس آن را بیابد غلبه پیدا خواهد کرد و هر کس به آن دست نیابد بر او غلبه خواهند کرد. مطالب وبلاگ را در تلگرام دنبال کنید: https://telegram.me/jahadgaraneelm

جهاد علمی

قال امام العلى(ع): العلم سلطان من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه. علم قدرت است هرکس آن را بیابد غلبه پیدا خواهد کرد و هر کس به آن دست نیابد بر او غلبه خواهند کرد. مطالب وبلاگ را در تلگرام دنبال کنید: https://telegram.me/jahadgaraneelm

جهاد علمی

این وبلاگ گروهی سعی میکنه کمکی باشه برای کسانی که مسیر علم و تحصیل را انتخاب کردن و قصد دارن از این طریق دین خود را به انقلاب و شهدا ادا کنن.
...............................................
سالهاست که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لبهای خشک و ترک خورده ی بشر تازیانه می زند. آن زمان که دروازه های بهشت باز بود هر کس با حرفه ای خود را به آن باب می رساند و ما نسل سومی ها هم که دستمان در گیر صفر و یک است بابی را گشودیم تا جرعه ای را تا شهادت بنوشیم. افتخار ما اینست که سرباز ولایت فقیه هستیم هرچند دستمان خالیست اما دل های مان پر است از عشق به ولایت.

۲۵
شهریور


چند روز پیش جای شما خالی رفته بودم زیارت امام زاده علی سیرجان. در راه تابلو باغ سنگی توجه ام را جلب کرد. پرسان پرسان ان جا را یافتم. واقعا دیدنی بود. اما نکته ای که توجه مرا جلب کرد این است که می توان با چند درخت و چند قطعه سنگ شاهکار خلق کرد و از خود چیزی به جای گذاشت. از سوی دیگر در پاسخ به کسانی که می گویند نمی شود باید گفت چطور یک فرد کرو لال توانست اعتراض خود را به گوش جهانیان برساند و دیگران را متوجه مشکلی کند اما ما با این همه کبکبه  نمی توانیم قدری موثر باشیم و باری از دوش مردم و مملکت برداریم و فقط غر می زنیم که نمیشود و مسولان چنین اند وشرایط چنان است.....(البه جسارت به کسی نباشد خودم را می گویم)

۲۵
شهریور


پیشوند en از اسم، صفت یا فعل، فعل می سازد. اگر کلمه ای که این پیشوند می خواهد به ان بچسبد با یکی از حروف b، mیا p شروع شود، این پیشوند به em تبدیل می شود. مثال ها عبارتند از enlarge(بزرگ کردن، توسعه دادن)-encode(به رمز دراوردن) و embitter(تلخ کام کردن)

پیشوند ex دارای دو معنی به بیرون و قبلی می باشد. گاهی به صورت eظاهر می شود. مانند: exclusive(اختصاصی)-egect(بیرون کردن)ex president(رئیس جمهور سابق)

پیشوند extraمعنای اضافی و فراتر را به کلمه می دهد.extrapolate(برون یابی)-extraordinary(فوق العاده، غیر معمول)

پیشوندfor(e) به معنای قبل است. Forword(مقدمه)-forknowledge(پیش اگاهی، علم غیب)

پیشوند inدارای دو معنی کاملا متفاوت داخل و نفی است. این پیشوند قبل از b، mیا p تبدیل به im میشود قبل از r تبدیل به ir و قبل از L تبدیل به iL.مانند: inject(تزریق کردن)-import(وارد کردن)-impossible(غیرممکن)-irreversible(برگشت ناپذیر)- illogical(غیرمنطقی)

تمرین معانی کلمات زیر را بیابید.

Incorrect, illegal, insensitive, imbalance, immovable, irrotational, intake, foreman, foresee, extratime, extracurrent, extracode, enable, encircle, enrichment

 

۲۳
شهریور

...چه گویم که در کوچه آقا امام حسن علیه‌السلام چه دید؟! چه گویم که علی علیه‌السلام 25 سال چه کرد؟ چه گویم که نطفه‌ی حکمیت در چه روزی بسته شد؟‌ 
چه گویم که فرق علی را در دوشنبه‌ی منحوس شکافتند یا در 21 رمضان 40 (هـ .ق)؟ چه گویم که در چه روزی جگر پاره پاره بر تشت ریخت؟ چه گویم در چه روزی سری را به نیزه کردند؟ چه گویم که در چه روزی پایی را از زیر ناقه با زنجیر بستند؟ چه گویم که چه روزی بود که باقر علیه‌السلام را به شهادت رساندند؟‌چه گویم که چه روزی صادق علیه‌السلام را به شهادت رساندند؟‌چه گویم که چه روزی بود که مردی در زندان دعای موت را زمزمه می‌کرد؟ چه گویم که چه روزی بود آن روز که مردی به یاد جدش خود را بر روی خاک‌ها غلتاند و می‌گفت "یا جداه"؟ چه گویم که چه روزی بود که مردی جگرش می‌سوخت و فریاد می‌زد ولی آکلة الاکبادی حرف می‌زد که صدایش را نشنوند؟ چه گویم شمس دهم چگونه سرخ فام غروب غریبانه کرد؟ چه گویم که مردی با 18 [29] سال سن مثل مادر قد خمیده‌اش در خون غوطه خورد؟ و چه گویم درباره‌ی مردی که در سرداب مقدس از گناهان شیعه به خدا استغفار می‌کرد؟ 
هرکس به طریقی دل او می‌شکند/ بیگانه جدا دوست جدا می‌شکند 
بیگانه اگر می‌شکند باکی نیست/ از دوست بپرسید چرا می‌شکند 
در طول کل تاریخ بشریت شاید فقط چندسالی دنیا به خود حکومتی الهی دیده باشد و آن پس از حکومت و پادشاهی سلیمان و داوود، ده سال حکومت حضرت رسول در مدینه و 5 سال حکومت حضرت امیر علیه‌السلام و چند ماه حکومت امام مجتبی علیه‌السلام می‌باشد و دیگر تاریخ در طول 1400 سال طلوع اسلام حکومتی با پایه و اساس الهی به خود ندیده است.

تا اینکه انقلاب ما به وقوع پیوست. در حدود نیم میلیون شهید خون خود را ارزانی این نهال کردند تا پابرجا بماند و بعد آن‌را به نسل انقلاب که تقریباً پس از سال 57-58 به دنیا آمدند سپردند و حال آن زمانی رسیده که این نسل از انقلاب برگشته است. روگردانده چرا؟! 
بسیاری نامردها چهره در نقاب تزویر پوشانده‌اند و خود را خیرخواه مردم می‌دانند. نمی‌گذارند که چشم مردم حقیقت را ببیند. 
به گفته‌ی شهید چمران: "وقتی کوس جنگ به صدا درآید شناختن مرد از نامرد آسان می‌شود". اینان همان‌هایی هستند که وقتی بوی خون به مشام‌شان رسید در هفت سوراخ خزیدند و شانه خالی کردند و حال آمده‌اند و داعیه‌ی انقلاب را دارند، کجا بودید وقتی بچه‌های ما در خون وضو می‌ساختند آیا کور بودید و ندیدید؟ 
حال به گورستان بروید و ببینید تاریخ بشریت تا به حال مانند این همه جوان ما دیده است که غالباً با سنی حدود 18-22 سال خود را در کام مرگ انداختند، حال مجالس که برای شهدا برگزار می‌شود خالی است. به خدا که همه‌ی این‌ها جواب دارد. چرا نمی‌دانید که بزرگ‌ترین نعمت را خدا به ما داده است که در حکومتی الهی زندگی می‌کنیم به رهبری ولایت فقیه. گوشتان را باز کنید و بشنوید سخن،‌ سخن‌گوی آمریکایی که گفت:‌ "اگر ما جایگاهی به‌عنوان ولی فقیه را بر زورق تردید بنشانیم بزرگ‌ترین بار را از دوش خود برداشته‌ایم" آیا حالا اگر کسی با این اصل مخالفت دارد جیره خور امریکا نیست؟ 
از طرفی با عمال داخلی ما را تحت فشار قرار داده‌اند از طرفی با محاصره‌های اقتصادی گلوی ما را می‌فشارند و با این دو اصل مردم را در مضیقه قرار داده‌اند تا از انقلاب روگردان شوند. 

و ای‌کاش مردم می‌توانستند بدانند که چه کسی خیرخواه آنان است، چپی‌ها داعیه‌ی اصلاح‌طلبی دارند، 
راستی‌ها نیز داعیه‌ی صاحب انقلابی را دارند و به امیرالمؤمنین قسم که هیچ کدام خیرخواه مردم و انقلاب نیستند و همه به منافع خود می‌اندیشند. 

امام خمینی‌(ره) فرمودند: "پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به انقلاب آسیبی نرسد" و حال من تصمیم گرفته‌ام در آخرت و پل صراط با کسانی که مخالف انقلاب و ولی فقیه هستند روبرگردانم. 
اما کار مهم و سختی که بر دوش ما نهاده شده این است که با این تحریفات مبارزه کنیم و کار ما شاید به مراتب مهم‌تر از کار شهداست که اگر انقلاب از این وهله خارج شود ما هم پاسدار انقلاب بوده‌ایم و هم پاسدار خون شهدا و شاید اجر و ثواب ما بیشتر از آن‌ها باشد. و این ممکن نیست غیر از این‌که به طور کامل پشتیبان ولی فقیه باشیم که فرموده‌ی حضرت صاحب‌الزمان می‌باشد.

و این استدلال [را] به قول حضرت امام‌(ره) بعضی‌ها نمی‌دانند و اگر دانسته باشند و با ولی‌ فقیه مخالفت کنند مرتد هستند، حال می‌فهمیم چرا امام زمان ظهور نمی‌کنند. چون واقعاً که دین چیزی جز بر روی زبان‌ها نیست و یقیناً در قلوب و دل‌ها نیست. حال اگر مهدی(عج) ظهور کند مردم باز هم یادشان می‌رود و حال بیا و بگو مردم این مهدی است که 1400 سال ضجه زدید که بیا بیا... 

خدایا ما را در امتحانی سخت‌تر از این قرار مده، ‌بسیار دعا کرده‌ام که ای کاش جزء‌آن 3 تن بودم [که] با علی‌علیه‌السلام ماندند ولی کمتر دعا کرده‌ام که ای‌کاش در آن زمانه می‌زیستم چون با خواندن تاریخ [و] کمی تعقل دریافتم که ما مرد امتحان نیستیم.


پی نوشت:  با خودمان خلوت کنیم ببینیم چقدر دغدغه هایمان شبیه شهداست. اصلا دنبال  ایجاد دغدغه هستیم یا نه؟
آیا فقط وصیت نامه میخوانیم؟ با هر وصیت نامه خواندن چه تغییری در ما رخ می دهد؟  اگر فکر میکنیم دغدغه ها یکی است پس چرا تلاشمان قابل قیاس نیست؟ 
40 شب خوبی برای فکر کردن در پیش رو داریم بیاییم زندگی مان واقعی با جمله ی" اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد " عجین شود. از خود و وابستگیهایمان رها شویم.
از شهادت امام جواد(ع) تا شام غریبان امام حسین(ع) و یارانشان،بخواهیم توفیق زندگی جهادی را از ما نگیرند، بیشتر حواسمان را جمع کنیم،در برابر امتحان های الهی صبور باشیم.
ان شاالله 40 روز بندگی خوبی را تجربه کنیم.
  • شاگرد شهدا
۱۹
شهریور

راحت طلبی اولین علاقه ای است که انسان در بدو تولد آن را تجربه می کند وتا آخر عمر هم با او می ماند کمتر کسی توجه دارد به اینکه راحت طلبی به عنوان یکی از مصادیق هوای نفس باید مدیریت وکنترل شود .

بعضی ها عقاید و علاقه های خیلی خوبی دارند ولی باراحت طلبی کنار نیامده اند.

کسانی که راحت طلب هستند زود به زود ناراحت میشوند .لذا به جای اینکه به چنین کسانی بگوییم :چقدر عصبانی وبد اخلاق هستی .

باید بگوییم :چقدر راحت طلب هستی.چون تا یک مقدار از راحتی فاصله میگیری خیلی زود ناراحت وعصبانی میشوی.

راحت طلبی مبدا بسیاری از گرفتاری های روحی ماست .لذا اگر راحت طلبی خودمان را از بین ببریم برخی از بیماری های روحی دیگرمان هم در کنارش خود به خود درست میشود.

راحت طلبی غیراز لذت طلبی است آدم وقتی راحت میشود تازه به دنبال لذت طلبی میرود.مثلا اینکه نمیخواهد گرسنگی بکشد از راحت طلبی است ولی اینکه انسان میخواهد که غذای خوشمزه بخورد از لذت طلبی است وطبیعتا این دو فرق دارند.

راحت طلبی درخواست حداقل است ولی همین درخواست حداقلی میتواند آدم را بدبخت و بیچاره کند .

امیرالمومنین (ع)می فرمایند:قلبی که خدارادوست دارد وعاشق خداست دوست دارد زیاد در راه خدا سختی بکشد وقلب بیخود وبی خبرازخدا راحتی را دوست دارد (انگار هنوز بالغ نشده است)

محبت خدا یکی از چیزهایی است که علاقه به راحتی را از آدم میگیرد .دیگرآدم دوست ندارد راحت باشد .حب الله باآدم این کار رامیکند.

حب راحتی باانسان زاده میشود اما راحتی در دنیا وجود ندارد.

خداوند راحتی را در این دنیا مدیریت میکند باید این را بفهمی وبپذیری وهروقت راحت شدی خودت را جمع کنی والا جمعت میکنند ،یعنی خداوند با مقدرات کاری میکند که مجبور شوی خودت را جمع و جور کنی .چون راحتی در این دنیا خلق نشده است.

چه موقع به راحتی میرسیم؟

از پیامبر(ص)پرسیدند:راحتی چیست؟حضرت فرمودند:راحتی لقاءخداوندمتعال است.

این علاقه انسان به راحتی فقط آنجا جواب پیدا میکند .در دنیا جواب پیدا نمیکند.می خواهید یک جایی را به شما نشان بدهم که درآنجا یک شمه ای از این راحتی را احساس کنید ؟احساسی که از جنس لقاءالله است؟بروید بهشت زهرا قطعه شهدا دربین قبور مطهر قدم بزنید چون آنها به بهترین صورت لقاالله را تجربه کرده اند بدن های مطهرشان آنجا را نورانی کرده است یک نوع راحتی خاصی به شما میدهد که آرام میگیری.

انشاالله خداوند به ما توفیق دهد که راحت طلبی را در وجود خودمان بشناسیم واین یک جلوه از معرفت نفس است.

همین که کسی بفهمد که راحت طلب است خودش یک توفیق است ونیاز به دعا واستعانت از خداوند دارد.

از خدا بخواهیم راحت طلبیمان را به ما نشان دهد.هر جلوه ای از راحت طلبی که در وجود ماست چون هرکسی راحتی را در یک چیزی میبیند ومیخواهد .باید راحتی را مدیریت کنیم نه اینکه کلا آن را قلع وقمع کنیم گاهی باید راحتی باشد وگاهی نبایدباشد این است که کار ماراسخت کرده است.برخی از راحتی هارا باید برویم وبه دست بیاوریم وحتی برای به دست آوردنشان ثواب هم میبریم ولی برخی ازآنها را باید ترک کنیم مهم این است که روحیه راحت طلبی خودمان را ازبین ببریم وآماده باشیم که هرجا لازم بود راحتی را کنار بگذاریم .واقعیت این است که ما برای آن که جامعه ی خوبی داشته باشیم زیاد نیاز به افزایش ایمان ومحبت بیش از مقدار فعلی نداریم.

باید ببینیم چه چیزی نمیگذارد این ایمان واین محبت به اهل بیت واین وجدان اثر خود رانشان بدهد؟آن عامل راحت طلبی است.

میدانید این دومینوی راحت طلبی  که در وجود انسان شکل میگیرد به کجا منتهی میشود؟به جایی که اورا به یک وجود منفی باف ناشکر نق بزن تبدیل میکندوجودی که فرصتهارا از دست میدهد ونمیتواند از امکانات خودش بهره برداری کند .علیه راحت طلبی خودتان قیام کنیدتا گرفتار لذت طلبی نشوید.

کسانی که دینداری نمی کنند فکر میکنند دینداری یعنی از خود گذشتگی ولی آنهایی که دینداری میکنند کم کم می فهمند از خود گذشتگی نکرده اند بلکه به نفع خودشان کار کرده اند .کسانی که برای خدا خیلی تلاش میکنند وجان میدهند در واقع در حال پاسخ دادن وارضای خواسته ی قلبی عمیق خودشان هستند .

ما یک گرایشی داریم به نام "گرایش به خدا"که اگر آن را در وجود خودمان سرکوب کنیم عقده ای خواهیم شد.

گرایش های سطحی وکم ارزش که اصالت ندارند اگر به آنها پاسخ ندهید وبا آنها مخالفت کنید نه تنها عقده ای نمی شوید بلکه اتفاقا شکفته میشوید.

مثل هرس کردن درخت اصلا معنای تزکیه همین است یعنی اینکه گرایش های بیخود وبی ارزش خودت را بزنی تا گرایش های اصلی توروبیاید.

گاهی خدا نگاه میکند که تو از چه چیزی ناراحت میشوی وعمدا به همان گیر میدهد تا راحت طلبی ات را کنار بگذاری .

بعد از حل مسئله راحت طلبی است که نوبت دینداری واجرای اوامر سخت الهی خواهد رسید اگر کسی یا جامعه ای مسئله راحت طلبی را حل نکرده باشد سخن گفتن درباره جهاد فی سبیل الله وراضی بودن به رضای الهی وبسیاری از مسائل اصلا معنا نداردوهمه ی اینها تازه بعداز آن است که انسان مشکل راحت طلبی را برای خودش حل کرده باشد.

منبع:سایت بیان معنوی/حجت الاسلام والمسلمین پناهیان

۱۷
شهریور

آخرین درس پدر

 

فرزند شهید صیاد:آخرین خاطره ای که از ایشان دارم ، مربوط به شب شهادتش می شود .آن شب ، حال عجیبی داشت ؛ چون از مسافرت آمده بود ؛ زیارت حرم مطهر امام رضا (ع) و عیادت مادر گران قدرش در مشهد ، زیارت مشهد شهیدان شلمچه همه و همه روحیه ای تازه به او بخشیده بود . گویا برای شهادت آماده بود . آن شب برای من شبی بسیار سخت و مصیبت بار بود .تازه به عظمت او فکر می کردم که در نبودش چه کنم ؟ برای همین بود که در روز تشییع جنازه وقتی خودم را روی پای آقا ( مقام معظم رهبری ) انداختم ، می خواستم تمام عقده هایم را خالی کنم ؛ چو ن او را از پدرم بیشتر دوست داشتم و باور کنید از آن لحظه به بعد، آرامش وصف ناپذیری پیدا کردم .به قول پدرم حال و روحم تغییر کرد و احساس خوبی به من دست داد .
الان که فکر می کنم ، بسیار ولایت طلب بود و همیشه هم به من سفارش می کرد مطیع محض ولایت باشم .

سفارش شهید صیاد شیرازی  به فرزندش در مورد ولایت
ما در نظامی زندگی می کنیم که بر آن ولایت حاکم است و این ولایت هم جنبه داخلی دارد و هم جنبه بین المللی و دورنمای وسیعی از جهان اسلام دارد و خود به خود چون مسیر حکومت ما مسیری است که در مسیر احکام الهی به پیش می رود ، لذا توسعه هایی که می خواهد در این مسیر تحقق پیدا کند در ابعاد مختلف اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و... باید نشأت گرفته از همین مرکزیت ولایت باشد .

 

۱۷
شهریور


ادامه مبحث پیشوند و پسوند

پیشوند دیگر conter است. البته گاهی به صورت contraو counter هم ظاهر میشود. این پیشوند ضدیت را میرساند.مثلا counter flow(جریان مخالف-بحث مبدل های حرارتی)، counter clock wise(پاد ساعت گرد)، contradict(مخالفت کردن با... توضیح این که dict ریشه است به معنی گفتن و dictateهم از همین ریشه گرفته شده)، counter revolution(ضد انقلاب).

پیشوند deمعنای خارج از، بیرون از، ضد و حذف کردن را به کلمه می دهد. مثلا defrost(یخ زدایی کردن)، deaerator(هوازدا)، deform(تغییر شکل دادن)، debug(عیب زدایی کردن). به کلمه deaeratorتوجه نمایید. ریشه aer(o)یونانی و به معنای هوا است. با افزودن پسوند ate این کلمه فعل می شود: aerateیعنی هوادار کردن، گاز دار کردن. سپس de ان را منفی می کند: deaerateیعنی گاززدایی کردن و نهایتا or به ان اضافه می شود:.deaerator

پیشوند di(s)دو معنای کاملا متفاوت دارد. هم به معنای دو و هم به معنای ضد. Dipole(دوقطبی)، dioxide و dilemma(دوراهی)در معنای اول و کلمات dielectric(عایق)، disconnect(قطع ارتباط)، disengage(جدا کردن، خلاص کردن) در معنای دوم هستند.

تمرین. معنی کلمات زیر را بیابید.

Disadvantage, counteract, dependent, devoid, decelerate, conter-rotation, degrease, dishonest, discharge, countersunk, counterbalance,

۱۶
شهریور

سلام همسنگران بزرگوار

 امروز قسمتی از وصیت نامه شهید احمدیان را با هم میخوانیم . شهید مسعود احمدیان که همزمان با تحصیل در رشته مهندسی شیمی دانشگاه شریف در جبهه های حق علیه باطل نیز حضور داشتند. شهید احمدیان متولد 1 مرداد 44 بودند و در 23 فروردین 66 در عملیات کربلای 8 و منطقه شلمچه به شهادت رسید. پس بیایید با دقت به دغدغه شهید توجه کنیم. باشد که راه گشا باشد.


"دوستانم ، وصیت من وصیت شهدا است ، وصیت من وصیت آن هایی است که جان بر کف نهاده و عاشقانه جانشان را بر طبق اخلاص گذاردند و در کمال خضوع جان به جان آفرین تسلیم نمودند . برادران من تنها دلیلی که برای زنده بودن در زندگی یافتم هدفدار زندگی کردن بود و تنها هدفی که قابلیت این زندگی را داشت مکتبی زندگی کردن بود چرا که ان الحیوه عقیده  و جهاد . و چرا که زبان رهبرم آموختم که تمام مقصد ما مکتب ماست.عزیزانم می دانم که این مسائل را می دانید ، نکند غفلت باعث شود که لحظه ای از اعتلای مکتب غافل شوید و خدای ناخواسته فردا دست حسرت بگزید که چرا می توانستم و نکردم . اولین چیزی که در حرکت در این مسیر مطرح است جهاد است ولی نه مبارزه با دشمن ، بلکه مبارزه با خود . بله مبارزه باخودی که همیشه این خود و من و منیت بوده که مهمترین مانع راه بوده است و همیشه اصرار بزرگان دین این بوده که سعی کنید اول خود را بسازید و بعد دیگران را ، که هیچ راهی از این بهتر برای رسیدن به فلاح و رستگاری نیست . خلاصه کنم این که سعی کنیم اول خودمان را بسازیم و از هر لحاظ تجهیز نمائیم و سپس به فکر انقلاب و کار برای اسلام باشیم والا تصور این که قلب بدون تزکیه قابلیت هدایت را در هر زمینه ای دارد کاملا غلط است . سر خودمان را به هر بهانه ای کلاه شرعی نگذاریم و محتویات ذهنی و فکری خویش را به اسم اسلام و انقلاب بیرون ندهیم که اگر بواسطه این امر کوچکترین خللی در ذهن کسی و کوچکترین شبهه ای در فکر کسی وارد شود نه تنها عملمان مورد قبول نیست بلکه فقط خودمان را به بطالت کشانده ایم و باید خود خدا به دادمان برسد."


شادی روح این شهید عزیز صلوات میفرستیم

  • شاگرد شهدا
۱۵
شهریور

اینجا مینویسم که اگر لیاقت داشتیم و شهید رضایی نژاد بهمون سر زد تبریک گفته باشیم جشن تکلیف آرمیتا جونشو.

شهید خودت رفتی و نور شدی ولی تشعشع نور جاودانه شدنت همه جا پخشه.

نشد تو صورت عکس دخترت نگاه کنم و اشکم سرازیر نشه. نه که خیلی آدم با معرفتیما! وقتی میبینمش قلبم آتیش میگیره. اون زمانیه که یاد بی معرفتیام میافتم. یاد همه کم کاریام. یاد همه تنبلیام. شاید اون نوری که از شما به صورت فرزندت رسیده میخواد چشمامو بسوزونه. برای همینه که چندین ماهه که عکس آرمیتا روی دسکتاپ لپ تاپه و نمیدونم چرا همیشه اونجاس؟! صدها فایل اومده روی دسکتاپ و جابه جا شده ولی این عکس همیشه هست.!!! وقتی شنیدم حضرت آقا برای جشن تکلیف آرمیتا هدیه فرستادن نمیدونستم خوشحال باشم یا ناراحت! خوشحال از خنده های آرمیتا و یا ناراحت از بدی های خودم. این که آقا قرآن رو برای آرمیتا فرستاد خیلی نکته ها داخلش بود!

همیشه گفتم شهدا شرمنده ام ولی شرمندگیم برای خانواده شهید رضایی نژاد قلبمو میسوزونه.

جشن تکلیفت مبارک آرمیتا

دعا کن تکلیف ما هم مشخص باشه


  • دانشجوی ستاره دار
۱۱
شهریور


ادامه مبحث پیشوند و پسوند

البته گاهی a معانی دیگری به کلمه می دهد. مثلا در کلمات  aback(به عقب)و aside (به کنار) معنای به(سمت) به کلمه اصلی می دهد. همچنین در کلمات afire (شعله ور) و afoot(پیاده) معنای روی(on) میدهد.

پیشوند بعدی anti است. این پیشوند معنای ضد و مخالف می دهد. مثلا antiacid یعنی ضد اسید و antifriction یعنی ضد اصطکاک.

پیشوندauto معنای خود را به کلمه می افزاید. مانند کلمه auto ignition که به معنای خودسوزی است.

پیشوند bi به معنای دو است. Bifuel یعنی دوگانه سوز و bicycle یعنی دوچرخه.

پیشوند مهم دیگر con است که به همراه صورتهای تغییر شکل یافته ان بسیار کاربرد دارد. این پیشوند به معنای با(هم) است. مثلا concentric یعنی هم مرکز. اگر حرف اول کلمه ای که این پیشوند می خواهد به ان اضافه شود صدادار باشد این پیشوند تبدیل به co می شود مانند coaxial(هم محوری)؛ اگر حرف اول  یکی از حروفb،mیا p باشد تبدیل به com میشود مانند compress؛ اگر حرف اول r باشد تبدیل به cor می شود مانند correlation (همبستگی- ارتباط) و اگر حرف اول Lباشد تبدیل به col می گردد مانند collaborate (همکاری کردن). البته استثنائاتی هم وجود دارد. مثلا coworker(هم کار) و cogeneration(تولید همزمان).

تمرین. معنی کلمات زیر را بیابید.

anew, abashed, bilingual, conform, collocation, autogenous, bipolar, antiradar, antiknock, antirattle, asymmetric, autostability