جهاد علمی

قال امام العلى(ع): العلم سلطان من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه. علم قدرت است هرکس آن را بیابد غلبه پیدا خواهد کرد و هر کس به آن دست نیابد بر او غلبه خواهند کرد. مطالب وبلاگ را در تلگرام دنبال کنید: https://telegram.me/jahadgaraneelm

جهاد علمی

قال امام العلى(ع): العلم سلطان من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه. علم قدرت است هرکس آن را بیابد غلبه پیدا خواهد کرد و هر کس به آن دست نیابد بر او غلبه خواهند کرد. مطالب وبلاگ را در تلگرام دنبال کنید: https://telegram.me/jahadgaraneelm

جهاد علمی

این وبلاگ گروهی سعی میکنه کمکی باشه برای کسانی که مسیر علم و تحصیل را انتخاب کردن و قصد دارن از این طریق دین خود را به انقلاب و شهدا ادا کنن.
...............................................
سالهاست که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لبهای خشک و ترک خورده ی بشر تازیانه می زند. آن زمان که دروازه های بهشت باز بود هر کس با حرفه ای خود را به آن باب می رساند و ما نسل سومی ها هم که دستمان در گیر صفر و یک است بابی را گشودیم تا جرعه ای را تا شهادت بنوشیم. افتخار ما اینست که سرباز ولایت فقیه هستیم هرچند دستمان خالیست اما دل های مان پر است از عشق به ولایت.

۱۰ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

۲۷
آذر

سلام دوستان عزیز

مدتی توفیق سر زدن به وبلاگ و گذاشتن مطلب را نداشتم که علت ان علاوه بر بی توفیقی، مشغله فراوان بود که البته هنوز هم هست! طی این مدت فشار درس و کار واقعا شدید بود اما به جد معتقدم اینها همه تجربه است و اگر برای خدا باشد باعث رشد. عرض کنم خدمت انور باسعادتتان(به قول مرحوم دکتر سینایی) گاهی افسوس می خورم که این همه زمینه داریم و باز می نالیم از بی کاری. مثلا در چند ماه اخیر متوجه اهمیت بحث هیدرولیک در صنعت و نیاز مبرم کشور به ان و توانایی ان در ایجاد اشتغال شدم. ای کاش فردی پاکار پیدا می شد تا تجربیات اندک خود را در اختیارش قرار دهم تا با توسعه انها برای خود و چه بسا دیگران شغل ایجاد نموده، خدمتی برای کشور بنماید و در جهاد اقتصادی سهیم شود.  التماس دعا

۲۶
آذر

احادیثی درباب اهمیت مدیریت زمان:

پیامبر اکرم(ص) فرموده اند: روزی نیست که بر فرزند آدم آید که آن روز فریاد زند: ای فرزند آدم من امروز یک مخلوق جدیدم و در خدمت توام و بدان من در قیامت بر تو شهادت خواهم داد پس از من خوب استفاده کن و کار نیک انجام بده و اگر مرا از دست دادی هرگز مرا نبینی و شب نیز مثل این گوید.

همچنین در جایی دیگر خطاب به ابوذر می فرمایند: ای ابوذر! بر عمرت حریص‌تر باش تا بر درهم و دینارت.

۲۲
آذر

76 سال پیش اینشتاین دانشمند یهودی آلمانی به روزولت رئیس‌جمهور وقت امریکا نامه نوشت و او را در جریان تحقیقات اتمی آلمان و تلاش این کشور برای دستیابی به سلاح هسته‌ای قرار داد. دیری نپائید که آمریکا دست به کار شد و خیلی زودتر از آلمان، اولین بمب اتم را ساخت و در سال 1324 در جنگ دوم جهانی علیه ژاپن به کار برد.

پس از امریکا سایر کشورها همچون انگلیس، شوروی، فرانسه و آلمان نیز به سمت هسته‌ای شدن پیش رفتند و رقابت شدیدی در این زمینه بین کشورها درگرفت. در این شرایط آمریکا باز هم یک گام از سایر کشورها پیشی گرفت و در 29 آذر 1330 در یک پایگاه آزمایشگاهی از رآکتور هسته‌ای برای تولید انرژی الکتریکی (در حدود 100 کیلووات) استفاده کرد. از آن پس دیگر رقابت تنها بر سر بمب اتم نبود و ساخت نیروگاه هسته‌ای نیز در این چارچوب قرار گرفت.

نیروگاه هسته‌ای (Nuclear Power Station) یک نیروگاه الکتریکی است که از انرژی تولیدی شکست هسته اتم اورانیوم یا پلوتونیوم استفاده می‌کند. چون شکست سوخت هسته‌ای اساساً گرما تولید می‌کند، از گرمای تولید شده رآکتورهای هسته‌ای برای تولید بخار استفاده می‌شود، از بخار تولید شده برای به حرکت در آوردن توربین‌ها و ژنراتورها و درنهایت برای تولید برق استفاده می‌شود

در کنار کشورهای توسعه یافته، ایران نیز در این دوران نیم‌نگاهی به فناوری هسته‌ای و تولید برق از آن داشت. میل دستیابی به فناوری هسته‌ای در تهران از سالهای پیش از 1335 شمسی آغاز شد و با قرارداد مشارکت هسته‌ای با آمریکا برای خرید یک مرکز تحقیقات هسته‌ای در دانشگاه تهران و همچنین توافقنامه خرید دو دستگاه راکتور آب فشرده (.P.W.R) با توان 1200 مگاوات با شرکت آلمانی «کرافت ورک یونیون» برای استفاده در نیروگاه بوشهر به اوج خود رسید. روند توسعه نیروگاه‌های هسته‌ای در ایران منجر به عقد 3 قرارداد دیگر در زمینه ساخت نیروگاه هسته‌ای با اروپایی‌ها شد.

ساخت نیروگاه‌ بوشهر در حال پیشرفت بود تا اینکه در بحبوحه انقلاب، تبلیغات علیه استفاده از انرژی هسته‌ای رواج یافت و حتی دانشجویان شاغل به تحصیل در این رشته، در بهمن 57 در نوفل لوشاتو گردهم آمدند و با ذکر دلایلی، مخالفت خود را با این فناوری اعلام کردند. آنها معتقد بودند که کشور ایران بر روی نفت بنا شده و نیازی به انرژی خطرناک هسته‌ای ندارد. همین مسائل نیز باعث شد که در دولت موقت بسیاری از قراردادهای هسته‌ای ایران کان لم یکن شود و تنها نیروگاه بوشهر به جهت هزینه‌های صورت گرفته و پیشرفت متناسب، به اتمام برسد. اما  جنگ تحمیلی و تهدید امنیت نیروگاه بوشهر باعث شد که طرف آلمانی از ادامه فعالیت سرباز زند. پس از جنگ نیز فشارهای آمریکا بر کشورها برای عدم همکاری با تهران در تکمیل نیروگاه بوشهر مزید علت شد تا در نهایت ایران در سال 1373 ناچاراً با روسیه قرارداد 800 میلیون دلاری برای تکمیل نیروگاه امضا کرد.

از آن زمان تا به امروز کشورهای غربی به بهانه‌های مختلف ماتع تکمیل و راه‌اندازی این نیروگاه با تمام توان خود شدند؛ آنها می‌گفتند ایران دارای منابع غنی انرژی فسیلی است و با این منابع نیازی به استفاده از انرژی هسته‌ای برای تولید برق ندارد اما در مقابل استدلال تهران این بود که نفت یک ماده ارزنده برای صنایع شیمیایی است  که تامین کننده نیازهای دیگری نیز هست و حال اینکه اورانیوم جز برای تولید انرژی کارایی دیگری ندارد، یعنی اگر از آن انرژی اخذ نشود، باید در دل زمین بخوابد و هیچ مصرف دیگری نداشته باشد. جدای از این، هیچ کشوری به انتظار نمی‌نشیند تا روزی منابع انرژی‌اش به پایان برسد و پس از آن به دنبال انرژی جایگزین باشد. به عنوان مثال اگر کشوری بر روی انرژی هسته‌ای سرمایه‌گذاری کند، از لحظه آغاز تا زمانی که این تکنولوژی مهارشود و به بار بنشیند 20 یا 30 سال  زمان احتیاج است، بنابراین ایران نمی‌تواند 30 سال بدون انرژی بماند و پس از آن به تکنولوژی هسته‌ای آنهم اگر کشورهای غربی مانع نشوند، دست پیدا کند. علاوه بر این هیچ کدام از کشورهای غربی -و حتی روسیه و آمریکا با منابع غنی نفت و گاز- صبر نکردند که منابع فسیلی‌شان پایان یابد و پس از آن به دنبال انرژی جایگزین بگردند.

دغدغه اصلی جهان عادت کرده به مصرف انرژی در دو دهه آینده، تولید انرژی است و ساخت نیروگاه برق تنها راه خروج از بحران انرژی در دهه‌های آینده است. امروزه نیروگاه اتمی با توجه به سایر مزایایی که در علوم مختلف دارد، اقتصادی‌ترین نیروگاهی است که احداث می‌شود. در حال حاضر سهم انرژی هسته‌ای در تولید برق جهان 16%، زغال سنگ 41%، گاز 19%، نفت 5% و انرژی‌های آبی و تجدیدپذیر 19 درصد است. براساس آمار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تا سال 88، 442 راکتور اتمی در دنیا در حال بهره‌برداری بوده که این نیروگاه‌ها 377 گیگاوات توان الکتریکی تولید می‌کنند. کشورهای مختلف در روند ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای رفتار متفاوتی داشته‌اند. به عنوان مثال کشور انگلستان که تا سال 1965 پیشرو در ساخت نیروگاه اتمی بود، پس از آن تاریخ ، ساخت نیروگاه اتمی در این کشور کاهش یافت، اما برعکس در آمریکا به اوج خود رسید. کشور آمریکا که تا اواخر دهه 1960 تنها 17 نیروگاه اتمی داشت، در طول دهه های 1970و 1980 بیش از 90 نیروگاه اتمی دیگر ساخت.

هم اکنون فرانسه با داشتن سهم 75 درصدی برق هسته‌ای از کل تولید برق خود در صدر کشورهای جهان قرار دارد. پس از آن به ترتیب لیتوانی (73 درصد) ، بلژیک (57 درصد) ، بلغارستان و اسلواکی (47 درصد) و سوئد (48.6 درصد) می‌باشند. آمریکا نیز حدود 20 درصد از تولید برق خود را به برق هسته‌ای اختصاص داده است. گرچه ساخت نیروگاههای هسته‌ای و تولید برق هسته‌ای در جهان از رشد انفجاری اواخر دهه 1960 تا اواسط 1980 برخوردار نیست، اما کشورهای مختلف همچنان درصدد تأمین انرژی مورد نیاز خود از طریق انرژی هسته‌ای می‌باشند.

با روند رو به کاهش منابع انرژی فسیلی، یافتن منابع انرژی جایگزین مهمترین چالش بشر در قرن 21 است و در این راستا کشورها به دنبال منابع ارزان و پاک انرژی بوده و هستند. در این جهت جمهوری اسلامی ایران نیز متناسب با شرایط واقعی موجود در بازار انرژی جهانی، نگرش استراتژیک به استفاده بهینه از منابع انرژی‌های جایگزین را در دستور کار جدی خود قرار داده است. در نگاه استراتژیک ایران،کارآمدی بلند مدت استفاده از انرژی‌ها نو و جایگزینِ منابع تمام شدنی و در اصطلاح انرژی‌های ترکیبی برعکس نگاه اقتصادی صرف که منافع کوتاه مدت و یک بعدی را درنظر می‌گیرد،مورد توجه است.

بهره‌برداری از تکنولوژی هسته‌ای امروزه به روندی عادی در بین کشورهای دنیا تبدیل شده است. به گونه‌ای که براساس آخرین آمار ارائه شده در سالهای 2005 در حدود 447 نیروگاه هسته ای با قدرت 383758 مگاوات در حال بهره‌برداری بوده است و پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که کشورها بسیاری در پی دستیابی به این نیروگاه‌ها هستند. طبق برآورد شورای جهانی انرژی تا سال 2020 میلادی میزان عرضه انرژی هسته‌ای نسبت به سطح فعلی نزدیک به دو برابر افزایش خواهد یافت. همچنین در کنار تهی شدن منابع انرژی فسیلی و تعهد کشورها برای کاهش میزان گازهای گلخانه‌ای آینده بسیار روشنی را می‌توان برای این صنعت ترسیم کرد.

ضمن اینکه اساساً هیچ کشوری از لحاظ استراتژیک سعی نمی‌کند انرژی مورد نیازش را فقط از یک منبع تامین کند ولو آنکه این منبع انرژی در آن کشور به فراوانی یافت شود! به عنوان مثال قیمت گاز طبیعی قیمتی متغیر است و هم اکنون که نقش زیادی در سوخت جهانی ندارد، قیمت چندانی هم ندارد؛ اما گفته می‌شود در دهه‌های آتی، سهم عمده‌ای از سوخت را به خود اختصاص خواهد داد و مسلماً قیمت سوخت در آن شرایط با وضع کنونی بسیار متفاوت خواهد بود. اگر اکنون این محاسبات انجام شود و ما تصمیم بگیریم مثلا 7 هزار مگاوات برق از انرژی هسته‌ای تامین کنیم، حتی اگر این کار به صورت فاینانس انجام شود، دست کم دوازده سال طول خواهد کشید و این خود یک متغیر است. با ذکر چند پارامتر موثر در خصوص ضرورت نیروگاه هسته‌ای از لحاظ اقتصادی می‌توان بحث را روشن‌تر ساخت، البته همه پارامترها را باید به نرم‌افزار داد تا در مورد صرفه اقتصادی آن نظر بدهد.

نخستین درس در اقتصاد انرژی در مورد انرژی حداکثری این است که فرق بین انرژی هسته‌ای و انرژی کلاسیک (نفت و گاز) در سرمایه‌گذاری اولیه بالا و هزینه‌های راهبردی پایین است. به عنوان مثال یک نیروگاه هزار مگاواتی فسیلی سالیانه به ده میلیون بشکه نفت یا معادل انرژی آن از سوخت‌های فسیلی دیگر مثل گاز نیاز دارد که براساس مطالعات کارشناسی، با در نظر گرفتن قیمت اوپک و هزینه‌های استخراج، قیمت پایه نفت حدودا بشکه‌ای 80 دلار خواهد شد و هزینه یک نیروگاه هزارگیگاوات الکتریکی چیزی حدود 800 میلیون دلار در سال خواهد شد و در مورد گاز در حد 2 میلیارد فوت مکعب در سال خواهد شد.

حال با در نظر گرفتن 800 میلیون دلار قیمت سوخت و صد میلیون دلار هزینه تعمیرات و نگهداری، درمجموع حدود 900 تا هزار و دویست میلیون دلار هزینه راهبردی یک نیروگاه فسیلی هزار مگاواتی در سال می‌شود حال آنکه در شرایط عادی، هزینه سوخت یک نیروگاه فسیلی بسیار پایین خواهد بود؛ یعنی عددی بین 400 تا 700 میلیون دلار برای یک نیروگاه هزار مگاواتی. اما سوخت هسته‌ای مورد نیاز یک نیروگاه هسته‌ای هزار مگاواتی حدودا 30 تن اورانیوم غنی شده در سال است که هزینه آن در شرایط سیاسی و اقتصادی مناسب 10 میلیون دلار و در بدترین شرایط 25 میلیون دلار است.

براساس این گزارش، در بدبینانه‌ترین شرایط  هزینه سوخت مورد نیاز یک نیروگاه هسته‌ای ده درصد هزینه سوخت یک نیروگاه فسیلی مشابه است که با احتساب 50 سال عمر یک نیروگاه اتمی، تفاوت این هزینه به قیمت‌های امروز، بیش  از ده‌ها میلیارد دلار خواهد شد. جدای از این رفتار کشورهایی همچون روسیه  که با تولید 8 میلون بشکه نفت در روز تولید و صادرات حدود 5 میلیون از آن، 30 نیروگاه هسته‌ای دارد و به سرعت هم به نیروگاه‌های خود اضافه می‌کند در حالی که این کشور اولین کشور در ذخایر گازی است و جمعیت آن هم تنها کمی بیشتر از دو برابر ایران است. با بررسی این مسائل، صرفنظر کردن از تکنولوژی هسته‌ای و فواید گسترده آن اعم از تولید برق، رادیوداروها و صنعت کشاورزی، چشم پوشی از این انرژی، خطایی استراتژیک برای کشورها به حساب می‌آ ید و کشورها را در آینده به سوی وابستگی انرژی سوق خواهد داد.

 

  • دانشجوی ستاره دار
۱۹
آذر

بسم الله الرحمن الرحیم

مدیزیت زمان:بهره وری کامل از زمان برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی با حداکثر بازدهی است.

مزایای مدیریت زمان

1-ایجادانگیزه واحساس مفید بودن واضافه آوردن وقت:چرا؟چون شخصی که مدیریت زمان دارد چندکاررا میتواند هم زمان انجام دهد یعنی بهره وری از زمان را افزایش میدهد.شما خیلی این جمله رو شنیدین که میگن ماکه داریم این کار را انجام میدهیم پس...این پس یعنی افزایش بهره وری.این طور بهره بردن اززمان به شما انگیزه واحساس مطلوبیت میدهد.

2-دست یابی به خلاقیت :اگر دقت کنین متوجه میشین کسانی که به دنبال وقت اضافه وراههای ساده تر برای انجام کارهاشون بوده اند خلاقیت به خرج میدهنداصلا عموم مخترعین انسان هایی بوده اند که به دنبال راه های ساده تر برای انجام کارها بوده اند.

3-ایجاد تعادل بین وظایف گوناگون:انسانی که مدیریت زمان دارد به همه ی قول ها وکارهایش میرسد وشرمنده مردم نمیشود.اگر دیدین به وظایفتون نمیرسین باید دزد وقتتون روشناسایی کنین.ببینین چیه که داره زمان شماروهدر میده.نشتی زمانتون رو پیدا کنین.

4-تسریع در رسیدن به اهداف:یکی از عوامل مهم اتلاف وقت این است که انسان همه کاره وهیچ کاره باشد.بعضی افراد هستن که مدام از این شاخه به آن شاخه میروند.یک مدت کلاس زبان یک مدت موسیقی یک مدت ورزش آخرش هم از هیچ کدوم هیچی یاد نمیگیرند وبه هیچ هدفی نمیرسند.

5-تشخیص اولویت ها:انسان هایی که مدیریت زمان ندارند حاضرند وقتشان را برای هرکاری هدر بدهند.مدیریت زمان که داشته باشی 24ساعتت برات ارزشمند میشه.اون وقت فقط حاضری کارهای ارزشمند رو انجام بدی.میگی من 10دقیقه وقت بذارم برای فلان کار؟نمیصرفه..اصلا انسانی که همه کارها براش مهمه هیچ کار مهمی نداره.چه قدر ازگناه جلوگیری میشه..پیش خودت میگی نمیشینم تواون مجلسی که غیبت میکنن زمانم رو برای گناه هدر نمیدم.خیلی از آدم ها زبان نداشته باشن تو بهشتن.چه فایده ای داره پشت سر دیگران حرف زدن؟دیگه معصومین چه جوری باید بگن؟الغیبه اشد من الزنا.

6-حذف اموروکارهای زاید:آدمی که مدیریت زمان داره فایده ی کار رو درنظر میگیرد بعد آن کار را انجام میدهد.

7-نظم یافتن امور:اصلا اتلاف وقت بی نظمی میاره بینظمی اتلاف وقت!مدام میبینید این رفتار هاروکه لباس من کو؟گوشی من کجاست؟...طرف تو دسته کلیدش 50تاکلید داره بعد همه رو هردفعه دونه دونه تست میکنه...خوب یه نشونه ای چیزی...

8-عزتمند شدن:نظم ومدیریت زمان کارهای شماروزیباوحساب شده میکنند.واین باعث میشه مردم روی قول وحرف شما حساب باز کنند.یکی از بدترین رذایل بدقولی افرادهست.آدم های بدقول همان کسانی هستندکه به همه قول میدهند.مثلا میگین میای فلان جا؟-آره حتما.یکی دیگه  هم بهش میگه میای فلان جا؟دوباره_آره اون جاهم میام...آخه چه جوری درآن واحد؟!بعد مدام میخوان معذرت خواهی کنند:ببخشید من نتونستم...

9-رسیدگی به همه امور مهم زندگی:افراط توهرکاری مضر است .میبینین طرف صبح تاشب کار میکنه ووقت برای تربیت بچه نمیذاره..بعدا چندسال بعد چه قدر باید هزینه زمان و..بده چون در زمان کودکی رو تربیت بچه کار نکرده..تربیت اولاد صالح از آثار ماتاخر هست.

10-آمادگی برای شرایط بحرانی وبه استقبال شرایط رفتن:آدمی که مدیریت زمان داره هرشرایطی پیش بیاد نگرانش نمیکنه چون قبلا پیش بینی کرده همه جوانب کار رو.مثلا از روی یک متن مهم نسخه های دیگه ای هم تهیه میکنیم که اگر یک نسخه از بین رفت آمادگی داشته باشیم.مثل بیمه ماشین و...

11-رفع حواس پرتی وکمک به حافظه:یکی از فواید مهم مدیریت زمان این است که افراد کارهای خودشون رو فراموش نمیکنن وبرنامه ریزی پیدا میکنند.(روش های رفع حواس پرتی ومکتوب سازی درآینده ان شاالله بیان میشود)

12-بالا رفتن ضریب بهره وری:آدم هایی که مدیریت زمان وبرنامه ندارنداز زمانشون بهره وری بالایی ندارن دیدین طرف گرسنه نیست فقط چون عادت داره میگه باید بخوریم خوابش نمیاد میگه باید بخوابم بایدبخوابم 2ساعت فقط این شون اون شون میشه خوابش نمیبره...اما فردی که مدیریت زمان داره وقتش رو تنظیم میکنه که مثلا 2ساعت اگه تو ماشینه واسه اینکه زمانش هدرنره اون 2ساعت رو میخوابه...

13-امکان پیشرفت واستفاده از روش های نوین

مدیریت زمان رو میشه در رفتار علماومراجع ما کاملا مشاهده کرد.به طوری که ساعت مردم بوده اند.درباره امام(ره)اینطورنقل شده که زمانی که درنوفل لوشاتو بودند هرروز صبح از در یکی از اتاق ها وارد بالکن میشدندوبه اتاق دیگر میرفتند همسایه روبرویی ایشون میگه هروقت این آقاوارد بالکن میشد میفهمیدم ساعت 9شده.!

مدیریت زمان  ادامه دارد ان شاالله....


۱۶
آذر

به مصطفی برخورده بود!

شرکتی که برای "ایران خوردو" قطعه تولید می کرد، بوق هایش تست های استاندارد بین المللی را جواب نمی داد.

می خواستند  از آفریقای جنوبی یک خط تولیددست دوم بخرند!

پیش رییس شرکت رفتیم ،گفتیم بگذارد ما هم روی پروژه کار کنیم. با اصرار راضی شد ولی ما را جدی نگرفت!

چهارم عید بود که به تهران بازگشتیم.قرار بود برایمان هتل رزو کنند. به شرکت رفتیم ولی خبری نبود! و مدیر عامل هم به مسافرت رفته بود.

این جا بود که به مصطفی گفتم: ولش کنیم و بریم!

گفت: نه!


روزها به کارخانه می رفتیم و شب ها به خوابگاه برمی گشتیم!

غذا هم یا نان و تخم مرغ می خوردیم یا نان و شیره انگور که از شهرمان آورده بودیم!

شوفاژخانه ی خوابگاه تا بعد از تعطیلات بسته بود. شب با سه تا پتو تا صبح می لرزیدیم!

چهار تا پنج روز مو به مو خط تولید را بررسی کردیم تا گیر کار را فهمیدیم!

تا قبل از سیزدهم عید کارمان تمام شد.

با ابعاد درست تست زدیم و سه چهار نمونه تحویلشان دادیم.

رفت ساپکو و همه تایید کردند!

جای ده میلیون پاداشی که قولش را داده بودند نفری سیصد هزار تومان برایمان چک کشیدند.

مصطفی همان را هم نمی گرفت!!!!!

میگفت: ما برای پول این کار را نکردیم

پی نوشت: دانشجویان بزرگوار،روزتون مبارک ،ان شاالله با کمک یکدیگر و با الگو قرار دادن شهدایی همچون احمدی روشن ،برای پیشرفت کشورمون قدم برداریم و موانع و مشکلات باعث ناامیدی و کم شدن تلاشمان نشوند.


  • شاگرد شهدا
۱۳
آذر

پیشرفت علمی کشور از دغدغه‌های اصلی رهبر بوده است.جامعه‌ی علمی و دانشگاهی کشور مفاهیم و اصطلاحاتی نظیر جنبش نرم‌افزاری، اقتدار علمی، تولید علم، چرخه علمی، استقلال علمی، جهاد علمی و...را به‌کرات و به‌خصوص در ۱۲ سال اخیر از ایشان شنیده‌اند.در دیدار امسال رهبر انقلاب اسلامی با جامعه‌ی دانشگاهی کشور، ایشان باز هم به این موضوع تأکید کردند که اقتدار سیاسی و اقتصاد ایران نیاز به حفظ و تقویت «گفتمان علمی، گفتمان پیشرفت علمی و گفتمان پیشرفت عمومی کشور» در دانشگاه‌ها دارد. ایشان بارها مواضع خود را درباره تبیین جهت گیری فعالیت های علمی دانشجویی بیان نموده اند که اهم این موارد عبارتند از:

·         درگیر شدن همه ظرفیت دانشگاهی در بحث پیشرفت علم: « بخش مهمی از ظرفیت دانشگاهی کشور ما هنوز درگیر پیشرفت علمی نیستند. همه‌ی ظرفیت دانشگاهی باید درگیر بحث پیشرفت علم بشود. دانشگاه‌های گوناگون، اساتید در همه جا، دانشجوها - بخصوص دانشجوهای نخبه و خوشفکر که در بینشان نابغه هم پیدا میشوند - همه باید درگیر پیشرفت علم باشند.» 2/6/1390

·         تولید علم و لزوم تلاش برای عبور از مرزهای دانش: « خوشبختانه من مى‌بینم در دانشگاه‌ها تولید علم و لزوم عبور از مرزهاى دانش به یک گفتمان عمومى تبدیل شده. این خیلى براى من خرسند کننده و نویدبخش است. باید اجرائى کنید. این پیشنهادهائى که این عزیزان من در زمینه‌هاى دانش و تحقیق و پژوهش و ایجاد مراکز و نخبه‌پرورى و ارتباطات و غیره گفتند، همه در جهت همین مسئله‌ى تولید علم است. این بسیار باارزش است. این راه را باید دنبال کرد.» بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان 27/ 2/ 1388

·         معطوف شدن تولید مقالات علمی به نیازهای کشور: « باید جوری باشد که مقالات علمی ما متوجه به نیازهای کشور باشد. اینجا یک آماری را از مقالات علمی در زمینه‌ی بهداشت و سلامت دادند. در کل مسائل علمی کشور، مقالاتی که نوشته میشود، نود درصد آنها باید ناظر باشد به مسائل داخلی کشور و نیازهای کشور. نود درصد پایان‌نامه‌ها باید متوجه به حل مشکلات کشور باشد. »2/6/1390

·         استفاده از راه های میان بر برای شتاب بیشتر در مسیر علم آموزی و خط شکنی در مرزهای علم و دانش: « امروز سرعت پیشرفت ما خوب است؛ اما با توجه به عقب‌ماندگى‌هاى گذشته که کشور ما دارد، هر چه سرعت‌مان بیشتر باشد باز هم زیادى نیست. ما باید خیلى پیش برویم؛ از راههاى میان‌بر استفاده کنیم؛ از شتابِ فراوان بهره ببریم؛ ما باید در همه‌ى علوم تولید داشته باشیم.»، «البته منظورم فقط هم علوم طبیعى نیست؛ اهمیت علوم انسانى کمتر از آن نیست: جامعه‌شناسى، روانشناسى، فلسفه. نظریه‌هاى جامعه‌شناسى غرب، مثل قرآن براى بعضى‌ها معتبر است؛ از قرآن هم معتبرتر! فلان جامعه‌شناس این جورى گفته؛ این دیگر برو برگرد ندارد! چرا؟! بنشینید فکر کنید؛ نظریه‌پردازى کنید؛ از موجودى این دانشها در دنیا استفاده کنیم؛ بر آن چیزى بیفزاییم و نقاط غلط آن را برملا کنیم. این از جمله‌ى کارهائى است که جزو الزامات حتمى پیشرفت است»؛ « ما یک نکته را باید بگوییم: خط‌شکنى علمى و عبور از مرزهاى علم همچنان در کشور ما، جدى نشده است. ما میخواهیم علما و دانشمندان ما، راههاى میانبر را پیدا کنند؛ راههاى کشف نشده را از این بینهایت مسیرهایى که در عالم طبیعت وجود دارد و بشر باید یکى پس از دیگرى کشف بکند. ما میخواهیم راههاى کشف نشده را کشف بکنیم. اینى که میتوانیم فلان ابزارِ فناورى را، فرض کنید سانتریفیوژرا براى کار هسته‏اى، که دیگران قبل از ما، سالها پیش، پیدا کردند و تولید کردند و استفاده و بهره‏بردارى کردند، خودمان بسازیم، البته کار بزرگى است که بدون کمک دیگران توانسته‏ایم انجام بدهیم و نسلهاى جدید آن را تولید کنیم، در این شکى نیست؛ اما این یک کار بکر نیست؛ این کار انجام شده و راه رفته‏اى است که دیگران رفته‏اند و ما هم که بنا بوده تا پنجاه سال دیگر، تا صد سال دیگر محروم بمانیم – بنا نبود این فناورى و این دانش به کشورى مثل کشور ما و ملت ما داده بشود – جوانها، دانشمندان و پژوهشگران ما توانسته‏اند با پیگیرى و تلاش خودشان به دست آورند و این چیز باارزشى است؛ اما من میگویم در زمینه‏ى علم و فناورى، آن کارى را که ذهن بشر به آن دست نیافته است، آن را وجهه‏ى همت قرار بدهید و دنبال بکنید؛ این طورى است که ما خط مقدم علم را شکسته‏ایم و یک قدم به جلو برداشته‏ایم. آن وقت میتوانیم این را ادعا بکنیم؛ و این ممکن است. البته برداشتن قدمهاى جدید، مستلزم پیمودن راههاى رفته‏شده و طى‏شده‏ى به وسیله‏ى دیگران است؛ در این شکى نیست. اما هیچ‏وقت نباید ذهن را از کاوش و جستجو براى یافتن راههاى میانبر محروم و ممنوع کرد. ما این را در کشور لازم داریم.» بیانات در دیدار استادان و اعضاى هیئت علمى دانشگاه‌ها 13/7/1385

·         لزوم توجه به رابطه سود و زیان در واردات و صادرات علم: «رابطه‌ى بین کشورها در زمینه‌ى علم باید رابطه‌ى صادرات و واردات باشد؛ یعنى در آن تعادل و توازن وجود داشته باشد. همچنانى‌که در باب مسائل اقتصادى و بازرگانى، اگر کشورى وارداتش بیشتر از صادراتش شد، ترازش منفى میشود و احساس غبن میکند، در زمینه‌ى علم هم باید همین جور باشد. علم را وارد کنید، عیبى ندارد؛ اما حداقل به همان اندازه که وارد میکنید – یا بیشتر – صادر کنید. باید جریان دو طرفه باشد. والّا اگر شما دائماً ریزه‌خوار خوان علم دیگران باشید، این پیشرفت نیست. علم را بگیرید، طلب کنید، از دیگران فرا بگیرید؛ اما شما هم تولید کنید و به دیگران بدهید. مواظب باشید تراز بازرگانى شما در این جا هم منفى نباشد. متأسفانه در این یکى دو قرن شکوفائى علم در دنیا، تراز ما تراز منفى بوده».

·         پرهیز از غرب محوری: « از بیراهه‌ها باید ترسید. گاهى اوقات یک چیزها و راه‌هائى را براى پیشرفت پیشنهاد میکنند که بیراهه است. یک نمونه‌اش را گفتم؛ مثل پیشرفتهاى دوره‌ى پهلوى که حقیقتاً بعضى‌اش توقف و بعضى‌اش پسرفت و سقوط بود – که حالا جاى تفاصیلش در این جلسه نیست؛ چون وقت نیست – آن یک الگو بود که واقعاً بیراهه بود؛ به ظواهر دلخوش کردن، غربى‌ها را معیار و ملاک قرار دادن و دنبال آنها حرکت کردن که نتیجه‌اش همین میشود که در آن پنجاه شصت سالِ شوم و سیاه در دوران پهلوى مشاهده شد.» بیانات در دیدار دانشجویان 7/7/1387

·         پرهیز از یأس و نا امیدی و اطمینان و اعتماد به توانایی بومی: «یک نمونه‌ى دیگر از این بیراهه‌ها، نمونه‌هائى است که گاهى ممکن است در زمان ما هم پیدا بشود؛ باید توجه داشت. در این نمونه‌ى دوم، اسمى از ظواهر آورده نمیشود، هویت ایرانى و اسلامى هم مثل آنچه که در آن شکل اول دیده میشد، نفى نمیشود؛ لیکن یک حالت نومیدىِ از تحرک و پیشرفت در این مسابقه در سیاستگذاران و سررشته‌داران امور و سخنگویان جامعه مشاهده میشود. یعنى نگاهى که به غرب میکنند، یک نگاه به یک نقطه‌ى والا و دست‌نیافتنى است، اسمش را هم میگذارند واقع‌بینى! میگویند آقا واقع قضیه چیست؛ امروز اینها از لحاظ علمى اینقدر جلویند، در زمینه‌هاى گوناگون این همه پیشرفت کرده‌اند؛ این همه نظریات مختلف در علوم انسانى، در زمینه‌هاى مسائل اجتماعى، مسائل سیاسى؛ این همه نظر، این همه فکر، این همه نظریه‌ى نو، ابتکارى ارائه داده‌اند؛ ما کِى میتوانیم به گرد اینها برسیم؟ یعنى یک چنین روحیه‌اى در آنها وجود دارد. بارها در طول این سى سال، بنده خودم با افرادى از این قبیل مواجه بودم که چه با زبان صریح یا نیمه صریح یا با زبان حال، همین معنا را بیان میکردند که «آقا ما البته باید پیشرفت کنیم، اما دنبال اینها باید حرکت کنیم! ما که نمیتوانیم به گرد اینها برسیم، چه برسد به اینکه از اینها جلو بزنیم؛ چرا بیخود زحمت میدهید خودتان را؟». این هم یک بیراهه است»

·         لزوم استقلال در تعیین راه کار های علمی با مجاهدت علمی جوانانه و پیگیر و عدم اعتماد به نسخه های غربی و شرقی آن:«مسیرِ پیشرفت، مسیر غربى نیست، مسیر منسوخ و برافتاده‌ى اردوگاه شرقِ قدیم هم نیست. بحرانهائى که در غرب اتفاق افتاده است، همه پیش روى ماست، میدانیم که این بحرانها گریبانگیر هر کشورى خواهد شد که از آن مسیر حرکت کند. پس ما بایستى مسیرِ مشخصِ ایرانى – اسلامى خودمان را در پیش بگیریم و این را با سرعت حرکت کنیم؛ با سرعت مناسب. راه حلى که بر اساس این مقدمات وجود دارد، این راه حل را شما باید پیدا کنید. شما باید به نتیجه برسید، به این استنتاج برسید، اما آنچه که من میتوانم به عنوان راهنمائى و راهبرد کلى به شما عرض کنم، تلاش و مجاهدت جوانانه و پیگیر است. شما که در دانشگاهید، فعالیت شما فعالیت دانشگاهى است؛ باید درس بخوانید، تحقیق کنید، به فکر نظریه‌سازى باشید. الگو گرفتن بى قید و شرط از نظریه‌پردازهاى غربى و شیوه‌ى ترجمه‌گرائى را غلط و خطرناک بدانید. » بیانات‌ در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههاى شیراز 14/2/1387

منبع : porsemani.ir

  • سرباز گمنام
۱۳
آذر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

چقدر تا حالا عمر کردین؟10 سال 20 سال 30..50...100

.

 

چه جوری گذشت؟این بار قطعا همه جواب ها یه جوره قدر یک چشم برهم زدن

 

حتما پیش اومده به مرگ فکر کنین بعد به اینکه دستت اون دنیا کوتاهه دیگه بارت همونیه که همراته دیگه شبی که توقبرتنها میشی تو میمونی وعملت ...

    به خودت میای میبینی زنده ای ..خدا هنوز بهت فرصت داده ...

همون موقع به خودت میگی واقعا تمام سرمایه آدم عمرشه (زمانشه)

دیدین توقرآن چقدر کسایی که جهنم میرن التماس میکنن یه بار دیگه خدا بهشون فرصت بده ..اما دیگه اون موقع فقط حسرته که واسه آدم میمونه ...

اما انگار بی ارزش ترین چیزی که برامون وجود داره زمانه ...

بارها پیش اومده برخی از آداب غلط اجتماعی زمان مردم رو به باد میده ..حواسمونم نیست که این حق الناسه ..اون دنیا که کنتور انداخت واسمون اون موقع حالیمون میشه

چقدر زمانمون رو تاحالا هدر دادیم؟

تو این وب گردی و...تیتر های خبری که میزنن ..تو اتوبوس ومتروو.....

به خدا قسم اون موقع که سر صراط دارن باهامون ذره مثقال بدی ها وخوبی هامون رو حساب میکنن به گریه وزاری وگاز زدن زمین میفتیم

صبح تاشب وقتمون رو به بطالت که هیچ به گناه داریم میگذرونیم ..گرده های دوستانه غیر مفید ..همش به غیبت ،تهمت،دروغ....

میان در خونه رو میزنن پاشو بریم یه دوری بزنیم ..کجا بریم دوربزنیم؟تاکی میخوایم دور بزنیم؟ ؟برا چی باید بریم؟....چی قراره به دست بیاریم؟

این آدم بی کار وعلافه ..این هارودورکنین از خودتون

حالا به موقع ان شاالله درمورد دزد های وقت صحبت خواهیم کرد

اگر یه کافری ملحدی سکولاری چیزی هستی نوش جونت برو هرکاری میخوای بکن

 اما اگر مسلمان شیعه ی منتظرهستی اوضاعت فرق میکنه ...

شیعه ی منتظری که وقت براش اهمیت داره که هی میسوزه  ومیگه عمرمون گذشت ونرسیدیم...

آقا امیر مومنان فرمودند:طوری نماز بخون انگار آخرین نماز عمرته ..

از طرفی می فرمایند یه جوری زندگی کن انگار 1000سال دیگه هم میخوای عمرکنی...این 2تا قابل جمعه؟بله که قابل جمع هست.

مااصلا یک سری اعتقادات داریم راجع به برکت زمان که این اساتیدسکولاری که درباره مدیریت زمان کار میکنن مطلقا بهش نمیرسن

لیله القدر خیرمن الف شهر...

همه این مطالب رو بذارین کنار این مطلب که ماهی رو هروقت ازآب بگیری تازست.نگومن دیگه 50 سامه 60سالمه این حرفا به درد جوون ترهامیخوره این خودش فتنه ابلیسه

بگوحتی اگه 1دقیقه از عمرم مونده واسش برنامه دارم

از علامه طباطبایی نقل هست که میفرمایندمن 12سال نجف بودم 12روز تعطیلی داشتم اونم عاشورای هرسال.

اون هم خودتون میدونین آدم تعطیل میکنه کارو... تا به کار مهم تری برسه.

این ره که میرویم...بالاخره باید کاری کرد

همه نسبت به عمرشون مسئولن یک شیعه به طور خاص دربرابر عمر خودش مسئول هست چند برابر باهاش حساب میشه چون از امتیاز ولایت برخورداری

خدا به همسران پیغمبر فرمود گناه کنین 2برابر براتون محاسبه میشه

تو توچشمی ...همون طور که احتمال صعودت زیاده احتمال سقوطت هم زیاده ..زمین مستعده برای کشت میتونی گیاه خوب بکاری یاعلف هرز ...

شهید رجایی نسبت به مسئولیت شیعیان توجیه بودن..وقتی که به وزارت آموزش وپرورش رسیدن گفتن یا من رو20میلیون بار میبرن بهشت یا 20میلیون بار جهنم...چون میدونن اینجا شیعه خانه امام زمان هست ..مسئولیتش خیلی سنگین تره ..

شما میدونین از4مورد سوال میشه اولین موردعمر آدمه..چه کار کردی؟80سال بهت عمر دادم چه جوری گذروندی؟

..

بعد به طور خاص جوانیت رو چه جوری گذروندی؟چرا؟چون بیشترین استعداد رو انسان در زمان جوانی داره حتی برای رسیدن به خدا...انقلاب آقا رسول الله با جوان هابود...بعدش از مال میپرسن ...که ازکجا مالت روکسب کردی چه جوری خرج کردی؟

خدا گواهه وقت نداریم

اگه نرسیم چی؟

زمان قابل بازگشت نیست 

سرمایه ایه که رفته ...زمان متاسفانه چون پیوستگی داره گذرش احساس نمیشه

زمان دزده بی سروصداست

مهم ترین موضوعی که ابلیس روش کار میکنه زمانه

گردوگردوبارگردوت رو میدزده حالیت نمیشه

10دقیقه 10دقیقه عمرت رو میگیره نمیفهمی

زمان قابل معاوضه با هیچ چیز نیست

 ادامه دارد ان شاالله..

پ.ن :متن این پست وپست های بعدی مدیریت زمان براساس سخنرانی استاد رائفی پور هست اما عینا نه .توصیه میکنیم اگر وقتش رودارین این سخنرانی روگوش بدین اصولی وبه درد بخوره واقعا.اما چون خوندن متن سریع تره سعی میکنیم نکات مهمش رو تو وبلاگ قراربدیم ان شاالله .چون صوتش حدودا6ساعته[2تا جلسه 3ساعته] وخوب خیلی طولانیه .این اوایل فقط  روی حساس کردن ذهن روی اتلاف وقت کار شده است.در ادامه دزدهای زمان معرفی می شوند واصول مدیریت زمان توضیح داده می شود.


۰۸
آذر

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- راضیه احمدی، قرار گرفتن در میانه راه دهه عدالت و پیشرفت با سِیلی از دستاوردها، مجموعه‌ ای عظیم از تلاش‌ هایی که در نیمه راه رسیدن به قله‌های افتخار هستند و البته موانع بسیاری که شناسایی شده و باید مرتفع شوند؛ وصف حال این روزهای جمهوری اسلامی است.

 

کشوری که به اذعان کشورهای متخاصم، در حال حاضر با ایدئولوژی و رهبری خود از غرب و جنوب غرب آسیا تا شمال آفریقا را در برگرفته و روز به روز بر متحدان این تفکر افزوده می‌شود تا جایی که بارقه‌های آن به حیات خلوت شیطان بزرگ در آمریکای لاتین رسیده است.

 

با نگاهی به اتفاقات کشورهای منطقه و برخی بی ثباتی‌های اروپا و حتی آمریکا می‌توان دریافت که اهمیت جزیره ثبات جمهوری اسلامی در منطقه استراتژیک خاورمیانه با تسلط بر آبراه‌های حیاتی و قرار گرفتن در مسیرهای ترانزیتی چقدر حائز اهمیت است.

 

درست در اثنای چنین شرایطی است که غول‌های سیاسی و اقتصادی دنیا که البته در مبارزه نظامی با ارتش‌های پوسیده هم توان برتری نداشته‌اند، از نشستن بر سر میز مذاکره با سکاندار این جزیره ثبات ابراز تمایل می‌کنند. با وجود اشتیاق زایدالوصفی که طرف‌های مذاکره با ایران از تحقق این رویداد صحبت می‌کنند و از بارها اذعان به بی نتیجه بودن تحریم و تهدید ایران و البته موثر بودن گفت‌وگوها سخن می‌رانند، شاید شنیدن جملات تکراری تهدید نظامی کمی تعجب برانگیز باشد.

 

تاکید رهبر انقلاب بر لزوم افزایش توان نظامی کشور و قابل مذاکره نبودن هیچ یک از دستاوردهای ایران جز موضوع هسته‌ای و بیان این نکته که هیچ خوشبینی به عمل و کلام متناقض غرب وجود ندارد، شاهد این مدعاست.

 

از طرفی تاکید بر این موضوع که ایران از سر ضعف و استیصال نظامی و اقتصادی پای میز مذاکره نشسته و دیگر یارای دفاع از دستاوردها و شعارهای انقلابی خود را ندارد، یکی دیگر از پیام‌هایی است که آمریکا و متحدانش مایل‌اند به کشورهای مخاطب پیام صدور انقلاب ایران برسد.

 

گره زدن همه مشکلات کشور به درگیری‌های دوسال اخیر در موضوع مذاکرات هسته‌ای و حالا تلاش برای توسعه این مذاکرات در ابعاد دیگر سیاسی اشتباهی بزرگ است. اشتباهی که به همان اندازه بهره‌برداری جناحی و حزبی از این موضوع ملی را خطرناک خواهد کرد.

 

مسئولان و عموم مردم باید ضمن توجه به اقتدار بین المللی و توانایی بازیگردانی صحنه‌های سیاست خارجی باید به این باور برسند که پیشرفت کشور تنها از دریچه دیپلماسی رقم نمی‌خورد و در نهایت توافق برد-برد با طرف‌های غربی قرار نیست همه مشکلات کشور به یکباره و دفعی حل شده و در داخل گلستان شود همانطوری که در این ده سال درگیری در موضوع هسته ای نیز در بیابان و برهوت مشکلات نبوده‌ایم.

 

موضوعی که دستاوردهای دلاورمردانی چون شهید شهریاری و احمدی روشن به وضوح بر آن صحه گذاشته و در پنجمین سال عروج یکی از این بزرگمردان تاریخ علمی کشور، شهید شهریاری، بیش از هر چیز دیگری بر همگان اثبات شده است.

 

شهید مجید شهریاری، استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران، فیزیک‌دان و دانشمند هسته ‌ای، متولد زنجان بود. وی پنج سال قبل در تاریخ هشتم آذر ماه ۸۹، در اقدام تروریستی مذبوحانه‌ ای از سوی عاملان کوردل صهیونیست در مقابل دیدگان همسرش به شهادت رسید و پیکر این شهید در استان تهران، آرامگاه امامزاده صالح بن موسی الکاظم دفن شد.

 

درجه علمی شهید شهریاری

 

مجید شهریاری در سال ۱۳۴۵ در زنجان دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در زنجان، دوره کارشناسی را با رتبه دو در رشته مهندسی الکترونیک در دانشگاه صنعتی امیر کبیر گذراند و با رتبه نخست کنکور دوره کارشناسی ارشد را در رشته مهندسی هسته ای در دانشگاه صنعتی شریف و دوره دکتری در رشته مهندسی هسته ای را در دانشگاه امیر کبیر از سال به اتمام رساند.

 

پس از فراغت از تحصیل در دانشگاه امیر کبیر به عنوان عضو هیات علمی مشغول به کار شد و در سال۸۰ به خاطر نبود امکانات پژوهشی از دانشگاه امیرکبیر جدا شد و به عنوان هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی مشغول به کار شد.

 

وی در سال ۸۴ به درجه دانشیاری رسید و در سال ۸۸ نیز به درجه استادی ارتقاء پیدا کرد. در واقع بعد از چهار سال دوره دانشیاری و حدود هشت سال از زمان شروع به کار که حداقل زمان لازم برای برای ارتقاء به درجه استادی است، به این مرتبه ارتقاء یافت. نمره کیفیت تدریس ایشان در دوره دانشیاری ۱۹.۴۶ از ۲۰ بوده است.

 

ترور به روایت همسر شهید

 

«با دکتر از منزل بیرون رفتیم، به پسرم محسن هم گفتیم: با ما بیاید، اما گفت: کلاس دانشگاه او ساعت ۱۰ صبح است و نیامد و این لطف خدا بود که نیاید تا شاهد این حادثه تلخ نباشد. دکتر و راننده جلو نشستند و من هم عقب.

 

دکتر مطابق معمول که بیشترین استفاده را از وقتش می کرد، در ماشین شروع به گوش کردن تفسیر قرآن آیت‌الله جوادی آملی کرد. حدود پانصد- ششصد متر در بزرگراه ارتش رفته بودیم که یک موتوری نزدیک ماشین شد.

 

در همین حین، راننده فریاد زد: دکتر برو بیرون. دکتر پس از فریاد راننده گفت: چی شده؟‌ من چون کمربند نداشتم، بی‌درنگ از ماشین پیاده شدم، راننده هم سریع پیاده شد؛ من رفتم در سمت دکتر را باز کنم که در همین حین بمب جلو صورت من منفجر شد. خواستم بروم به مجید کمک کنم، اما نمی‌توانستم حرکت کنم و فقط می‌گفتم مجید من.

 

راننده آمد بالای سر من، به او گفتم: برو مجید را کمک کن، اما راننده که آمد بالای سر مجید، دیدم توی سر خود می زند. یک نگاه به من می کرد و یک نگاه به مجید.

 

خودم را کشان کشان به در خودرو رساندم، فهمیدم که مجید شهید شده. بی اختیار تا یاد مجید افتادم، صحنه کربلا به ذهنم خطور کرد که سر فرزند زهرا(س) را بریدند و چه بلاهایی که بر سر اهل بیت نیاوردند، اما مجید من که خاک پای آنها هم نمی شود. پس از آن، گفتم: الحمدلله.»

 

نقش شهید شهریاری در مذاکرات هسته‌ای

 

سعید جلیلی، عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع) و دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی، در رابطه با دستاورد بزرگ شهید شهریاری در مورد غنی سازی ۲۰ درصدی می گوید: در دوره‌ای ما به سوخت ۲۰ درصد برای برخی از بیماران خاص مان که حدود ۸۵۰ نفر بودند احتیاج داشتیم. طبق مقررات آژانس نامه دادیم و دستیابی به این سوخت را خواستار شدیم. به جای اینکه مسیر را برای ما در این زمینه تسهیل کنند وقتی مطرح شد نگاه استکباری وقتی احساس کرد موضوعی برای اهرم فشار بدست آورده است، شروع به شرط و شروط گذاشتن کرد. با اتکا به حضور چنین دانشمندانی در جلسه گفتیم که خودمان می سازیم؛ اما به ما ریشخند زدند و احساس کردند که ما حرف خلاف واقعی می زنیم.

 

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه اینطور می افزاید: اما این کار را شهید شهریاری و همکارانشان در مدت کوتاهی با تولید صفحه سوخت انجام دادند و موجبات تعجب طرف غربی در مذاکرات شد. باید یاد کنیم از کسانی که براساس این نگاه و مبنا حرکت کردند شهید بزرگوار شهریاری که از کسانی بود که سیدالشهدا را الگو قرار داده بود و نمی‌توانست بپذیرد که دیگران نیاز به داشتن یا نداشتن غنی سازی را به کشور ما تحمیل کنند و شهید علیمحمدی نیز که در این مسیر نگاه حقیقت جویی را دنبال می‌کرد.

 

«شهید علم» فاصله جمهوری اسلامی ایران با قوی‌ترین کشورهای هسته‌ای را کم کرد

 

علی اکبر صالحی، وزیر خارجه سابق و رئیس فعلی سازمان انرژی اتمی نیز در رابطه با رشادت ها و توانایی های این استاد شهید اینطور بیان می کند: شهید شهریاری جزو تنها کسانی بود که دانشیاری و استادیاری و استاد تمامی وی در حداقل زمان طی شد که البته اینها تمامی مراتب دنیوی وی بود؛ اما مراتب روحانی و معنوی دکتر شهریاری در نهایت منجر به شهادت او شد. خداوند وعده دادند که کسانی که اهل علم هستند را مرتبه اعلی و مجاهدت می‌بخشد و دکتر شهریاری هم حتماً در زمره این افراد است.

 

رئیس سازمان انرژی اتمی کشور در بخش دیگری در مورد نقش شهید شهریاری در پیشرفت صنعت هسته ای می گوید:‌ زمانی که بحث تولید صفحات سوخت ۲۰ درصد مطرح شد، نیاز به محاسباتی بسیاری پیچیده داشتیم که فقط شهید شهریاری می‌توانست این امور را انجام دهد و الحمدالله وی این کار را بدون هیچ چشم داشتی انجام داد، ضمن اینکه دانشمندان فراوانی را در کنار خود در حین انجام تحقیقات این مسئله تربیت کرد تا پس از حیاتش راهش را ادامه دهند. شهید شهریاری توانایی داشت که فاصله جمهوری اسلامی ایران را با قوی‌ترین کشورهای هسته‌ای کم کرد.

 

سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با خانواده شهید

 

«مهمترین تسلایی که انسان در این‌جور حوادث به خودش می‌دهد این است که می‌داند خدای متعال برای این جانفشانی‌ها و این شهادت‌ها و این خون‌های به ناحق ریخته شده ثواب‌هایی را معین و مدون کرده که به ذهن ما هم خطور نمی‌کند!

 

به قدری این مقامات و درجات الهی، عالی و غیر قابل توصیف است که ما اصلاً نمی‌توانیم درک کنیم و مطمئن باشید ایشان الان در بهترین حالات است که هر مومنی و هر انسان صالحی، اگر چنانچه اندکی از آن مراتب را بتواند با دبده بصیرت خودش ببیند، آرزو می‌کند که ای کاش ما هم به همین سرنوشت دچار بشویم. الحمدالله رب العالمین ایشان (شهید شهریاری) وضعشان اینطور است و بزرگترین تسلی این است.

 

لکن تسلای دومی هم وجود دارد و آن قدردانی مردم است. دیدید که مردم ما چه قدردانی و چه ارزش‌گذاری کردند از این شهید بزرگوار»

 

شهید علم، روایتی از داستان زندگی مرد غنی سازی بیست درصد

 

کتاب «شهید علم» که به همت دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی منتشر شده است حاوی خاطراتی از زندگی دانشمند شهید مجید شهریاری است که به چاپ سوم خود رسیده است. شهید علم برای اولین بار به مناسبت اولین سالگرد شهادت شهریاری در محرم سال۱۳۹۰ با نام «دانشمند عاشورایی» به چاپ رسیده بود.

 

در بخشی از مقدمه کتاب «شهید علم» آمده است: «شهید شهریاری را قبل از شهادتش عده‌ای خیلی خوب می‌شناختند. عده‌ای خوب می‌دانستند غنی‌سازی ۲۰ درصد اورانیوم و بسیاری پیشرفت‌های علمی ایران در علوم هسته‌ای مدیون تلاش‌های اوست و اگر نباشد، از سرعت این پیشرفت‌ها کاسته خواهد شد. این دسته طیف گسترده‌ای هستند؛ از نخست‌وزیر اسرائیل و روسای موساد و سیا، تا موتورسوار مزدوری که بمب را به بدنه خودروی شهید شهریاری چسباند.

 

همان‌ها که گفتند ترور شهید شهریاری اقدامی غیرجنگی برای توقف پیشرفت ایران بوده است؛ همان‌هایی که پس از شنیدن خبر ترور شهریاری، نفس راحتی کشیدند. دسته دیگری هم بودند که وقتی خبر شهادت شهریاری را شنیدند نفس در سینه‌های‌شان حبس شد و در سینه ماند تا بغض‌شان بترکد و همراه با سیل اشک جاری شود. اینها هم شهریاری خوب می‌شناختند. آنچه پیش‌رو دارید روایت‌های دسته دوم است برای دسته سومی که شهریاری را با شهادتش شناختند و هنوز او را با شهادتش می‌شناسند.»

  • دانشجوی ستاره دار
۰۶
آذر

دریافت

عنوان: دیگرنباید شبها خوابید
حجم: 21.3 مگابایت

مشکل ما فقط بی‌خدایی است، مشکل ما فاصله‌ای است که با خدا داریم. دوستان به توانایی‌های خودشان نگاه نکنند، به مشکلات و موانع کارهایشان نگاه نکنند، به مأموریت‌های رایج شغلی خودشان نگاه نکنند! به هیچ چیزی نگاه نکنند! فقط کافی است تو خودت را سرباز جبهۀ حق بدانی، و فاصلۀ خودت را با خدا کم کنی؛ به نیت جهاد!

منبع:بیان معنوی 

۰۶
آذر

* اولویت اصلی کار استاد علی‌محمدی کلاس درس بود

روزی با دکتر علی‌محمدی در اتاق کارش مشغول بحث کاری بودیم که ناگهان تلفن همراهش زنگ زد. پس از صحبتش با تلفن کمی ناراحت بود. پرسیدم چه شده؟ با ناراحتی از این شاکی بود که تقاضایی از او شده که در یکی از جلسات دانشگاه که مهم است شرکت کند، اما وقت نداشت چون در همان ساعت کلاس داشت و می‌گفت که اولویت اصلی کار او کلاس درس است و نباید وقت دانشجویان را هدر داد. هر چند جلسه نیز برای امور دانشگاهی بود و به نظرش مهم، اما کلاس را به همه چیز ترجیح می‌داد.(خاطره‌ای از حمیدرضا مشفق رئیس دانشکده فیزیک دانشگاه تهران)

* ذوق‌زدگی دانشجویان نسبت به ارائه درس "کوانتوم " توسط شهید علی‌محمدی

سال اول دانشگاه بودم و زمزمه‌هایی راجع به وجود درسی به اسم "کوانتوم " را شنیده بودم. با توجه به تصوری که از این درس داشتم و جذابیت و در عین حال سخت بودنش با خودم می‌گفتم کاش استادی که قراره این درس رو باهاش بگذرونم از اساتید برجسته دانشکده باشه. گذشت تا ترم 4، همه منتظر بودیم تا درس‌های ترم بعد و اساتید مربوطه اعلام بشن. قبل از اعلام رسمی یکی از بچه‌ها رفته بود پیش استاد و فهمیده بود که دکتر علی‌محمدی قراره ترم بعد "کوانتوم " رو ارائه کنه. خبر پخش شد و ما هم با ذوق‌زدگی خاصی این موضوع رو به همدیگه می‌گفتیم. یادش به خیر، نذرهایی سر همین موضوع به ظاهر ساده کرده بودیم، غافل از اینکه ترم 6 می‌رسه و کلاس کوانتومی که دکتر نیمه‌تمام گذاشت و رفت...

* ترم هفت بودیم و با شهید علی‌محمدی درس آماری داشتیم...

 گذشته از خاطراتی که در سر کلاس همه از دکتر به یاد دارند، می‌خواهم یک خاطره از امتحان پایان ترم درس آماری تعریف کنم: دکتر فصل آمار کوانتومی را درس داده بود و من سر کلاس نبودم. برای امتحان پایان ترم که داشتم مسائل را حل می‌کردم به یک مسئله جالب برخوردم و چون سرکلاس نبودم نتوانستم منظور سئوال را بفهمم. پیش دکتر رفتم و به او سئوال را نشان دادم و بعد گفت الان وقت ندارم فردا بیا. فردا که رفتم دیدم گفت دیگه فرجه حل سئوال تمام شده و من سئوال حل نمی‌کنم و من هم با خودم گفتم حتما این سئوال را نمی‌دهد، بنابراین بی‌خیال حل آن سئوال شدم چون سرمان هم برای کنکور شلوغ بود، درحالی که به نظرم سئوال خوبی آمده بود!

خلاصه فردای آن روز که سرجلسه امتحان نشسته بودم دیدم آخرین سئوال امتحان همان سئوال بود و دکتر سرجلسه به من نگاه کرد و خندید! من هم نگاه کردم و توی دلم خندیدم و نهایتا هم 18 شدم به خاطر همان سئوال. خدا بیامرزد دکتر رو. مرد فعال و با اراده و پشت‌کاری بود که البته ویژگی‌های اخلاقی خاص خودش را داشت و روی هم رفته مرد بزرگی بود که از دستش دادیم و من همیشه در کارهای علمی او را به عنوان یکی از الگوهای ایرانی خود قرار داده‌ام و خیلی وقت‌ها یادش می‌کنم. امیدوارم راهش همچنان ادامه یابد.(خاطره از دانشجو علی معتضدی)

* حساسیت استاد نسبت به دانشجویانش برایم فراموش نشدنی است

سال88 با شهید علیمحمدی درس مکانیک کوانتومی داشتیم. دکتر دانشجویان ورودی 86 دانشکده را از همان ترم 1و2 که با ایشان درس فیزیک پایه 1و2 داشتیم می‌شناخت. یکی از دوستانم که جزو دانشجویان برتر ورودی از نظر معدل بود، به طور منظم در کلاس‌ها حضور پیدا نمی‌کرد تا اینکه یک روز دکتر مرا در صحن دانشکده دید و از من در مورد او و دلیل غیبت‌هایش سئوال کرد و گفت به او بگویم حتما در اسرع وقت پیش دکتر برود چون غیبت‌هایش زیاد شده و باید درس را حذف کند. من که می‌دانستم حذف این درس به معنای پنج ساله شدن اوست از دکتر خواستم این بار را اجازه دهد تا او از این به بعد سرکلاس‌ها حاضر شود. دکتر هم گفت حالا بگو حتما پیش من بیاید تا ببینیم چه می‌شود. پس از آنکه به وی پیام دکتر را رساندم، پیش دکتر رفته بود و به او قول داده بود به طور منظم در کلاس‌ها شرکت کند و دکتر هم پذیرفته بود. حساسیت استاد نسبت به دانشجویانش برایم فراموش نشدنی است.(خاطره از علی‌اکبر چاهه)

* استاد علی‌محمدی معتقد بود دانشجویان باید با حضور در کشور ایران را بسازند

سه‌شنبه بود دقیقا یه هفته قبل از شهادت استاد، چند تا از بچه‌ها رو دیدم که همگی داشتن به یک سمت لابی نگاه می‌کردن و برای من جالب شد که برم پیش بچه‌ها و بپرسم که به چی نگاه می‌کنن. به دکتر و دوتا از بچه‌های خفن(از لحاظ درسی!) دانشکده که الان رفتن آمریکا نگاه می‌کردن! از دور فقط اختلاف قدشون بود که برامون جالب بود ولی واسمون جالب‌تر این بود که بفهمیم دارن در مورد چی صحبت می‌کنن. 
بحث سر خارج رفتن بود یکی از بچه‌ها از دکتر پرسید استاد چرا خارج نرفتین، اون یکی می‌گفت چرا شما تمایل ندارید که به بچه ها recommendation بدید، خب چه اشکالی داره که بچه‌ها برن خارج، وقتی می‌تونن اونجا موفق‌تر باشن و خیلی از این حرفای دیگه.

استاد مثل همیشه بعد از تموم شدن حرفا بهش یه لبخند خیلی معنادار زد. انگار یه عالمه حرف داشت برای گفتن ولی ترجیح داد حرفی نزنه انگار که می‌دونست مخاطبانش تصمیمشون رو گرفتن، شاید هم فکر می‌کرد! ولی چیزی که من همیشه به عنوان شاگرد استاد بهش ایمان دارم اینه که با همه مشکلاتی که همه می‌دونیم در کشورمون وجود داره شهید علی‌محمدی اعتقاد داشت که باید در کشور موند و سخت تلاش کرد و ایران آباد ساخت.

* لفظ همیشگی دکتر: "این کلاس دام آموزشی داره "!

راستش لحظه لحظه کلاس‌های دکتر نه تنها برای من بلکه مطمئنم برای تمامی دانشجویان خاطره‌ای ماندگار است. مهرماه بود، بچه‌ها همگی ته دلشون خیلی خوشحال بودند که قراره درس کوانتوم 1و2 رو با دکتر بگذرونند. غالبا هر وقت دکتر سرکلاسهاش حاضر می‌شد، بچه‌های دانشکده خودمون که حاضر می‌شدن هیچ، گاه بیگاه مهمان‌های خارج از دانشکده‌های دیگه هم که آوازه استاد را شنیده بودند می‌آمدند. 
خلاصه کلاسمون خیلی شلوغ بود. بین صندلی‌های کلاس تا ته کلاس صندلی تک نفره آهنی خیلی داغون هم چیده می‌شد. دکتر مثل همیشه کلاسور زرد رنگش را در می‌آورد و درس هر جلسه را جدا می‌کرد و پای تخته می‌رفت. گاهی از گوشه تخته شروع به نوشتن می‌کرد. می‌نوشت و توضیح می‌داد و جلو می‌رفت. گرم درس گفتن می‌شد تا اینکه چندبار نزدیک بود از روی سکوی تخته سقوط آزاد کند! هر وقت این اتفاق می‌افتاد دکتر می‌خندید و می‌گفت " این کلاس دام آموزشی داره! آدم گرم درس دادن می‌شه، تختش 50 متر از سکوش جلوتره وقتی که داری می‌نویسی یه دفعه زیر پات خالی میشه ".

  • دانشجوی ستاره دار